per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
5
12
10.22055/ivj.2017.46882.1679
48595
Research Paper
تاثیر کلسترول لود شده روی سیکلودکسترین بر پاسخ شیشهای شدن اسپرم اپیدیدیمی گربه
Effects of Cholesterol loaded cyclodextrin on vitrification of the cat epididymal sperm
مریم رهبر
maryam.rahbar68@gmail.com
1
فرید براتی
fabrtir@yahoo.com
2
قدرت الله محمدی
ghmohammadi9@yahoo.com
3
بهمن مصلی نژاد
mosallanejad@gmail.com
4
دانش آموخته دکترای حرفه ای دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز ایران
گروه علوم درمانگاهی - دانشکده دامپزشکی - دانشگاه شهید چمران اهواز، اهواز، ایران
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمرا، اهواز، ایران
گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
کلسترول لود شده بر سیکلودکسترین (CLC) به صورت کارآمد توانسته است از اسپرم تعدادی از گونهها محافظت کند. همچنین شیشهای کردن اسپرم به خصوص در انسان، افقهای جدیدی را در زمینهی انجماد اسپرم گشوده است. هدف از این مطالعه ارزیابی اثر CLC بر شیشهایسازی اسپرم گربه میباشد. اسپرم اپیدیدیمی گربه (22 زوج بیضه) از اپیدیدیم استخراج شد و سپس در معرض شیشهای شدن در محلول تریس به همراه CLC قرار گرفت. اسپرم ذوب شده از نظر زندهمانی، تحرک و مورفولوژی ارزیابی شد. شیشهای شدن به صورت معنیداری (0001/0P<) باعث کاهش درصد تحرک اسپرم در گروه واجد CLC (28/2±6/3) و گروه فاقد CLC (02/2±1/1) در مقایسه با اسپرم تازه (82/1±3/28) شد. زندهمانی نیز به دنبال شیشهای شدن به صورت معنیداری هم در گروه واجد CLC (44/2±6/80) و هم گروه فاقد CLC (15/2±2/78) در مقایسه با قبل از انجماد (94/1±9/89) کاهش یافت (0011/0=P). با وجود افت شدیدی که در پارامترهای مورد مطالعه در پی شیشهایسازی به وجود آمد، به نظر میرسد اسپرم گربه در مقابل فرآیند شیشهای شدن دارای تحملی ذاتی است و حضور CLC تأثیر قابل ملاحظهای روی بهبود آن نداشته است.
Cholesterol loaded cyclodextrin (CLC) efficiently protected sperm of some species against cryodamage. On the other hand, vitrification of sperm especially in human opened a new horizon in the field of sperm freezing. The aim of the present study was to evaluate the effect of CLC on vitrification of cat sperm. The tom epididymal sperm (n=22 pairs) was extracted from epididymides and subjected to vitrification in TRIS based solution that was incorporated with or without CLC. The warmed sperm was analyzed for motility, viability and morphology. Vitrification significantly (P<0.0001) reduced the sperm motility (%) in CLC-plus (3.6±2.28) and CLC-minus (1.1±2.02) compared to the fresh samples (28.3±1.82). Sperm viability was also significantly decreased the following vitrification either with CLC (80.6±2.44) or without CLC (78.2±2.15) compared to the fresh samples (89.9±1.94; P=0.0011). In spite of the significant impact of vitrification on cat epididymal sperm, it seems that there is an indigenous tolerance to the vitrification procedure and CLC did not have more beneficial effect on it.
https://www.ivj.ir/article_48595_a8cecf21b5162d2ce0b94cf3622e13b4.pdf
اسپرم اپیدیدیمی
سیکلودکسترین
شیشهای شدن
گربه
Cat
Cyclodextrin
Epididymal sperm
Vitrification
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
13
21
10.22055/ivj.2017.30765.1564
48599
Research Paper
اثرافزودن غلظت های مختلف ژله رویال به رقیق کننده تریس بر فراسنجه های کیفی منی قوچ عربی
concentrations of Royal Jelly supplementation in tris diluent on semen quality parameters of Arabi ram
ثریا رئیسی ده کهنه
soraya.raeesi@gmail.com
1
مرتضی ممویی
mamouei_m@yahoo.com
2
صالح طباطبایی
s_tabatabaei58@yahoo.com
3
جمال فیاضی
j_fayazi@yahoo.com
4
سیدحسام نقیبی رکنی
rokni_hessam@yahoo.com
5
دانشآموخته کارشناسی ارشد فیزیولوژی دام، دانشکدهی علوم دامی و صنایع، غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
استادیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
کارشناس ارشد فیزیولوژی دام، گروه علوم دامی، دانشکدهی علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
این آزمایش به منظور بررسی اثر غلظتهای مختلف ژله رویال بر میزان تحرک پیشرونده، زندهمانی، ناهنجاری مورفولوژیکی و سلامت غشای پلاسمایی اسپرم قوچ عربی در رقیقکنندهی تریس انجام شد. برای انجام این کار منی 10 قوچ عربی با هم مخلوط شده و سپس تحت 5 تیمار شامل رقیقکنندهی تریس با غلظتهای صفر، 5/0، 1، 5/1 و 2 درصد ژله رویال در سه زمان صفر، 24 و 48 ساعت در قالب طرح کاملاً تصادفی به صورت فاکتوریل 3×5 قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که اختلاف معنیداری در میزان تحرک پیشروندهی اسپرم بین تیمارهای حاوی غلظتهای مختلف ژله رویال و شاهد وجود دارد (05/0P<). در غلظتهای 5/0، 1 و 5/1 درصد ژله رویال میزان تحرک اسپرم به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود (05/0P<). میزان زندهمانی اسپرمها تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت. همچنین، غلظتهای به کار رفته ژله رویال تأثیر معنیداری بر میزان ناهنجاریهای مورفولوژیکی اسپرم قوچ عربی در مقایسه با تیمار شاهد نداشت. بین تیمارهای با غلظتهای مختلف ژله رویال و شاهد تفاوت معنیداری از نظر سلامت غشای پلاسمایی اسپرم مشاهده نشد. اما غلظتهای 1 و 5/1 درصد ژله رویال افزایش میزان سلامت غشای پلاسمایی اسپرم را در مقایسه با غلظتهای 5/0 و 2 درصد ژله رویال موجب شدند (05/0P<). به طور کلی از مطالعهی حاضر میتوان نتیجه گرفت که سطوح پایین ژله رویال (5/0، 1 و 5/1 درصد) سبب بهبود تحرک پیشروندهی اسپرم قوچ عربی در طول ذخیرهسازی منی به صورت مایع میشود.
This experiment was conducted to investigate the effects of different concentrations of royal jelly in tris extender on motility, viability, morphological abnormalities and membrane integrity of spermatozoa in Arabi rams. For this purpose, the semen of 10 Arabi rams were polled and then examined under 5 treatments including the tris diluent containing the concentrations of zero, 0.5, 1, 1.5 and 2% royal jelly in three times of zero, 24 and 48 hours in a completely randomized design. The results showed a significant difference in motility of spermatozoa among royal jelly treatments and control (P<0.05). At 0.5, 1 and 1.5% of royal jelly, sperm motility was significantly more than the control group (P<0.05). Sperm viability rate was not affected by treatments. The used concentrations of royal jelly have not significantly effect on the amount of morphological abnormalities of Arabic ram spermatozoa in comparison with control group. Between different concentrations of royal jelly treatments and control group, there was not significant difference in the sperm plasma membrane integrity (P>0.05). Concentrations 1 and 1.5% of royal jelly improved the amount of sperm plasma membrane integrity when compared with 0.5 and 2% of royal jelly concentrations (P<0.05). In general, according to this study, it is concluded that the low levels of royal jelly (0.5, 1 and 1.5%) improved the sperm progressive motility during liquid storage in Arabi ram.
https://www.ivj.ir/article_48599_e6b102df523e0b95d8f606d1dbc1160d.pdf
اسپرم
رقیق کننده تریس
ژله رویال
فراسنجه های کیفی
قوچ عربی
Arabi ram
Royal Jelly
Sperm
Tris diluent
Quality parameters
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
22
28
10.22055/ivj.2017.43262.1632
48600
Research Paper
بررسی چندشکلی ناحیه اینترون چهارم و اگزون پنجم ژن گرلین برخی توده های مرغان بومی خوزستان با استفاده از روش PCR-RFLP
Study of polymorphism in intron 4 and exon 5 of Ghrelin gene in Khouzestan native chickens using PCR-RFLP
سعید رضایی یزدآبادی
rezaeisaeed64@gmail.com
1
هدایت اله روشنفکر
roshanfek_hd@yahoo.com
2
محمدتقی نصیربیگی
mt_nassiri@yahoo.com
3
جمال فیاضی
j_fayazi@yahoo.com
4
دانش آموخته کارشناسی ارشد علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
3 استاد گروه علوم دامی، دانشکدهی علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
گرلین یک پپتید تحریک کنندهی هورمون رشد است که در طیور متشکل از 26 اسیدآمینه بوده و نقش مهمی در تعادل انرژی، چاقی و رفتار دریافت غذا ایفا میکند. این پپتید باعث افزایش اشتها و اکتساب وزن میشود. تحقیق حاضر به منظور شناسایی چندشکلی موجود در ناحیهی اینترون چهارم و اگزون پنجم ژن گرلین مرغان بومی استان خوزستان با استفاده از روش PCR-RFLP انجام شد. برای این منظور از تعداد 100 قطعه مرغ بومی ایستگاه تکثیر و اصلاح نژاد مرغ بومی نهادههای دامی جهاد استان خوزستان به صورت تصادفی خونگیری انجام شد. استخراج DNA از نمونهی خون با کمک روش نمکی انجام گرفت. سپس، برای تعیین کمیت و کیفیت DNA استخراجی از نانودراپ و ژل آگارز یک درصد استفاده شد. با استفاده از آغازگرهای اختصاصی، قطعهی 228 جفت بازی از ناحیهی اینترون چهارم و اگزون پنجم به کمک واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) تکثیر شد. در نهایت نمونههای تکثیر شده با کمک آنزیم HaeIII مورد هضم آنزیمی قرار گرفتند که پس از هضم قطعات 173 و 55 مشاهده شد. نتایج نشان داد که در تمامی نمونهها بعد از هضم آنزیمی، تنها یک شکل باندی وجود داشت. لذا با توجه به یکسان بودن ژنوتیپ نمونههای بررسی شده در این تحقیق هیچ جهشی مورد تأیید قرار نگرفت. عدم مشاهدهی چندشکلی احتمالاً میتواند به علت بسته بودن محیط پرورش و کوچک بودن تعداد نمونههای بررسی شده باشد.
Abstract This study was performed in order to identify polymorphism in fourth intron and fifth exon in Khuzestan province native chicken’s ghrelin gene using PCR-RFLP method. Therefore, blood sampling from 100 chickens of Native chickens in Khuzestan province breeding and Jihad livestock inputs randomly was performed. DNA extraction from blood samples was performed using salt method. The quantity and quality of DNA was determined using gel electrophoresis (1%) and Nanodrop respectively and then 228 bp fragment of fourth intron and fifth exon region was amplified using polymerase chain reaction (PCR). Eventually amplified samples were digested with HaeIII enzyme and digest parts of 173 and 55 bp were found. The results showed that in all the samples after enzymatic digestion was only a same band shape therefore, considering the same genotype samples examined in this study, mutation was not founded. Not found polymorphism may be due to closed nurture environment and the low number of samples.
https://www.ivj.ir/article_48600_e392f5b457708c7c83bfb0162224ab40.pdf
مرغ بومی خوزستان
ژن گرلین
PCR-RFLP
Khouzestan native chickens
Ghrelin gene
PCR-RFLP
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
29
37
10.22055/ivj.2017.47784.1690
48601
Research Paper
مقایسه روشهای الایزا، PCR و رنگآمیزی ذیل نلسون مخاط رکتوم در تشخیص عفونت مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس در گاو
Comparison of ELISA method, PCR and Ziehl-Neelsen staining of the rectal mucosa for detection of Mycobacterium avium subsp. paratuberculosis infection in cattle
مهدی زارعی
zarei@scu.ac.ir
1
مسعود قربانپور
m.ghorbanpoor1967@gmail.com
2
سمانه تاج بخش
samanetajbakhsh@yahoo.com
3
نادر مصوری
nadermosavari@yahoo.com
4
دانشیار گروه بهداشت موادغذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استاد گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
دانش آموخته کارشناسی ارشد بهداشت مواد غذایی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استادیار بخش باکتری شناسی، مؤسسه تحقیقات واکسن و سرم سازی رازی، حصارک، کرج
مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس عامل ایجاد بیماری یون در گاو و سایر نشخوارکنندگان است. این بیماری از جنبه شیوع از گستردهترین و از لحاظ اهمیت اقتصادی از مهمترین بیماریها در صنعت دامپروری محسوب میشود. تشخیص سریع و دقیق بیماری اهمیت بسیار زیادی در پیشگیری از شیوع آن در گله دارد. در تحقیق حاضر میزان فراوانی موارد عفونت با مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس در گاوهای کشتار شده در کشتارگاه اهواز با سه روش PCR مخاط رکتوم، رنگآمیزی ذیل- نلسون مخاط رکتوم و الایزای سرم خون مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت. برای این منظور نمونههای خون و مخاط رکتوم از تعداد 200 رأس گاو جمعآوری گردید. الایزای سرم با استفاده از کیتهای تجاری، رنگآمیزی ذیل- نلسون به روش متداول و PCR با استفاده از توالیهای نوکلئوتیدی مربوط به قطعات ژنی اختصاصی (IS900 و hspX) مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس انجام پذیرفت. آزمون PCR مخاط رکتوم، 27 نمونه (شیوع 5/13 درصد)، رنگآمیزی ذیل- نلسون مخاط رکتوم 8 نمونه (شیوع 4 درصد) و آزمون الایزای سرم تنها 6 نمونه (شیوع 3 درصد) را آلوده به مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس تشخیص دادند. مقایسه نتایج این سه آزمون حاکی از میزان توافق متوسط (آماره کاپا: 42/0) بین نتایج آزمونهای PCR رکتوم و رنگآمیزی ذیل- نلسون و میزان توافق ضعیف بین آزمونهای الایزا و PCR رکتوم (آماره کاپا: 08/0) و نیز بین آزمونهای الایزا و رنگآمیزی ذیل- نلسون (آماره کاپا: 11/0) بود. بر اساس نتایج تحقیق حاضر، جهت تشخیص سریع دامهای آلوده به مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس، اگر چه که آزمون PCR مخاط رکتوم در مقایسه با سایر آزمونها با نتایج بهتری همراه بود اما جهت دستیابی به نتایج دقیقتر در تشخیص سریع دامهای آلوده و نیز در مطالعات اپیدمیولوژیکی به منظور تعیین میزان فراوانی موارد عفونت با مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس، انجام همزمان آزمونهای PCR مخاط رکتوم و الایزای سرم توصیه میگردد.
Mycobacterium avium subsp. paratuberculosis is the etiologic agent of Johne’s disease in cattle and other ruminants. This disease is considered the most extensive, in terms of incidence, and the most important disease, in terms of economic importance, in the animal husbandry industry. Rapid and accurate diagnosis of disease is extremely important in preventing the spread of disease in the herd. In the present study, the prevalence of Mycobacterium avium subsp. paratuberculosis infection in slaughtered cows in Ahvaz slaughterhouse was evaluated and compared using three methods, rectal scraping PCR, acid-fast staining and serum ELISA. In this study, blood and rectal scraping samples were collected from 200 cows. Serum ELISA was performed with a commercial ELISA kit, Ziehl-Neelsen staining was done based on conventional method, and PCR was performed using IS900 and hspX specific primers for Mycobacterium avium subsp. paratuberculosis. Rectal scraping PCR detected 27 of 200 cows (13.5%) infected with Mycobacterium avium subsp. paratuberculosis, acid-fast staining of the rectal mucosa detected 8 cows (4%), and serum ELISA detected only 6 cows (3%). Comparing the results of these three tests shows moderate agreement between acid-fast staining and rectal scraping PCR tests (kappa score, 0.42), low agreement between ELISA vs. rectal scraping PCR (kappa score, 0.08), and ELISA vs. acid-fast staining (kappa score, 0.11). According to the results of the present study, although the rectal scraping PCR showed better results in rapid diagnosis of the infected cows, but in order to achieve a more precise result for rapid diagnosis of the infected cows and also in epidemiological studies for determining the prevalence of Mycobacterium avium subsp. paratuberculosis infection, simultaneous conduct of rectal scraping PCR and serum ELISA can be recommended.
https://www.ivj.ir/article_48601_3ca759a39c74fc7d33db57864d00465f.pdf
یون
مایکوباکتریوم اویوم زیرگونه پاراتوبرکلوزیس
ذیل نلسون
Johne's disease
Mycobacterium avium subsp. paratuberculosis
Ziehl-Neelsen
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
38
47
10.22055/ivj.2017.52760.1721
48602
Research Paper
ااثرات انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلییس (Ichthyophthirius multifiliis) پرتودهی شده با اشعه گاما و پوشش دهی شده با نانوذرات فسفات کلسیم بر پاسخ های ایمونولوژیکی مخاط پوست ماهی قزل آلای رنگین کمان (Oncorhynchus mykiss)
Effects of gamma-irradiated Ichthyophthirius multifiliis coated with calcium phosphate nanoparticles on immunological responses in rainbow trout (Oncorhynchus mykiss) skin mucus
نجمه شیخ زاده
nsheikh@tabrizu.ac.ir
1
مرضیه حیدریه
mheidarieh@nrcam.org
2
منیره فلسفی
falsafi.monireh@yahoo.com
3
کتایون نفوذی
nfouzi@tabrizu.ac.ir
4
امیر تکمه چی
atokmachi@gmail.com
5
دانشیار گروه بهداشت مواد غذایی و آبزیان، دانشکدهی دامپزشکی، دانشگاه تبریز
استادیارگروه پژوهشی دامپزشکی و علوم دامی، پژوهشکده کشاورزی هسته ای، پژوهشگاه علوم و فنون هسته ای، کرج- ایران
دانش آموخته دکترای حرفه ای، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تبریز
دانشیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تبریز
دانشیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه ارومیه
ابه منظور تهیه رادیو واکسن علیه انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلییس (Ichthyophthirius multifiliis)، عامل ایجاد بیماری لکه سفید در ماهیان آب شیرین، مطالعه حاضر انجام شد. انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلییس بعد از پرتودهی با اشعه گاما با ادجوانت نانوذره فسفات کلسیم پوشش دهی گردید و اثر واکسن تهیه شده بر سیستم ایمنی غیراختصاصی در مخاط پوست ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد بررسی قرار گرفت. ماهی های با میانگین وزنی 30 گرم پس از دوره سازگاری 10 روزه ، به ۴ گروه تقسیم شدند: ۳ گروه با انگل پرتو دهی شده و پوشش دهی شده با نانو ذره فسفات کلسیم، انگل پرتو دهی شده و یا نانو ذره فسفات کلسیم به تنهایی، به صورت حمام واکسینه شدند. در گروه کنترل نیز هیچ گونه ترکیبی استفاده نشد. در روز 20، نمونه برداری از مخاط پوست به منظور اندازه گیری پارامترهای ایمنی غیر اختصاصی انجام شد. نتایج نشان داد که فعالیت لیزوزیم و آلکالین فسفاتاز و هم چنین تیتر هماگلوتیناسیون ماهیان تیمار شده با انگل ایکتیوفتیریوس مولتی فیلییس پرتودهی شده با اشعه گاما و پوشش دهی شده با نانوذرات کلسیم فسفات بالاتر از گروههای دیگر بود. اما فعالیت استراز در گروههای تیمار در مقایسه با گروه کنترل تغییر نکرد. می توان اینطور استنباط نمود که بکارگیری نانوذره فسفات کلسیم فرموله شده در تروفونت های پرتودهی شده ایکتیوفتیریوس مولتی فیلییس توانست ترکیبات ایمنی ذاتی در مخاط پوست ماهی قزل آلای رنگین کمان را بهبود ببخشد. مطالعات بعدی در خصوص بررسی اثرات این رادیو واکسن بر سیستم ایمنی اختصاصی در ماهی قزل آلای رنگین کمان مورد نیاز می باشد.
Current study was performed to prepare a radiovaccine against Ichthyophthirius multifiliis, the causative agent of white spot in fresh water fishes. After irradiation with gamma ray, Ichthyophthirius multifiliis parasites were coated with calcium phosphate nanoparticles and then effects of prepared vaccine on non-specific immune system in rainbow trout skin mucus were evaluated. After 10-day adaption period, fish with mean weight 30 gram were distributed to 4 groups: Three groups were bath-vaccinated with gamma-irradiated Ichthyophthirius multifiliis coated with nano calcium phosphate, gamma-irradiated Ichthyophthirius multifiliis or nano calcium phosphate alone. In control group, no additives were used. On day 20, skin mucus from treated fish was analyzed for evaluating the innate immune parameters. Results showed that lysozyme and alkaline phosphatae activities and hemagglutination titer of fish treated with gamma-irradiated Ichthyophthirius multifilis coated with calcium phosphate nanoparticle were higher than other groups. But esterase activity in treatment groups did no change in comparison with the control group. It can be assumed that use of calcium phosphate nanoparticle formulated in gamma-irradiated Ichthyophthirius multifilis trophonts could enhance the innate immunity components in rainbow trout skin mucus. Further studies are needed to evaluate the effects of this radiovaccine on specific immune responses in rainbow trout.
https://www.ivj.ir/article_48602_b4cdb1cbe0201fefb2081db195018fe4.pdf
ایکتیوفتیریوس مولتی فیلییس
واکسن
ایمنی مخاطی
قزل آلای رنگین کمان
Ichthyophthirius multifiliis
Vaccine
mucosal immunity
rainbow trout
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
48
57
10.22055/ivj.2017.28887.1550
48603
Research Paper
اثر آلوئهورا بر روی هیستومورفومتری غده فوق کلیه موش های صحرایی دیابتی
Histomorphometrical effects of Aloe Vera on diabetic rat adrenal gland
نعیم عرفانی مجد
naeemalbo@yahoo.com
1
نیلوفر صادقی
n.sadeghi259@gmail.com
2
شیما حسینی فر
sh.hosseinifar@scu.ac.ir
3
استاد گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
دانش آموخته کارشناسی ارشد بافت شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استادیار، گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران، اهواز، ایران
آلوئهورا در طب سنتی کاربردهای فراوانی داشته، همچنین دارای اثر کاهندگی قند خون نیز میباشد. در این مطالعه، اثر کاهندگی قند خون توسط ژل آلوئهورا و همچنین اثر محافظتی آن بر غده فوقکلیه موشهای صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت.در مطالعه حاضر 50 سر موش صحرایی نر بالغ 3 -2 ماهه با وزن 250-200 گرم در 5 گروه تقسیمبندی شدند. گروه شاهد هیچ دارویی دریافت نکردند.گروه دوم که با تزریق استرپتوزوتوسین با دوز 65 میلیگرم بر کیلوگرم دیابتی شدند (قند بیش از 250 میلی گرم در دسی لیتر) . گروه سوم، بعد از دیابتی شدن، ژل آلوئهورا را روزانه با دوز 400 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم دریافت نمودند. گروه چهارم، بعد از دیابتی شدن انسولین را با دوز 10 واحد به ازای هر سر موش صحرایی دریافت نمودند. گروه پنجم، موشهای سالمی که آلوئهورا دریافت نمودند. تمامی گروهها در دو زمان 15 و 30 روزه، پس از اندازهگیری قند خون، آسانکشی و غده فوقکلیه جدا و در فرمالین سالین 10 درصد تثبیت گردید. سپس مقاطع بافتی تهیه و با استفاده از رنگآمیزی هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شده و مورد ارزیابی هیستومتریک قرار گرفتند. در غده فوقکلیه موشهای صحرایی دیابتی، ضخامت لایه فاسیکولاتا و همچنین قطر سلولهای اسفنجی ناحیه فاسیکولاتا افزایش معنی داری نسبت به گروه شاهد داشت (05/0≥P). متعاقب تجویز آلوئهورا در موشهای صحرایی دیابتی ضخامت لایه فاسیکولاتا به شکل معنیداری کاهش داشت (05/0≥P). علاوه بر این، ژل آلوئهورا موجب کاهش معنی دار قند خون موشهای صحرایی دیابتی گردید. آلوئهورا میتواند اثرات سودمند و محافظتی روی بافت غده فوقکلیه دیابتی داشته باشد.
Aloe vera has many applications in traditional medicine .In present study, the hypoglycemic effects of the Aloe vera and its protective effects on the adrenal gland on diabetic rats were studied. 50 mature male rats (2-3 months old) and weighing 200-250 were divided randomly into 5 groups (10 rats in each groups) as following: Group I (control), has not received any treatment. Group II (Diabetic) which received 65 mg/kg Streptozotocin (IP). and rats with blood glucose more than 250 mg/dL were considered as diabetic. Group III, diabetic rats which received the Aloe vera gel with dose of 400 mg/kg daily. Group IV, diabetic rats which received insulin in 10 units/rat. Group V,received Aloe vera gel only. On days 15 and 30 of experiment, blood glucose of all groups were measured. Animals were euthanized with ether. Then, tissues samples were collected from adrenal glands, and fixed in 10% neutral buffered formalin solution. The sections were made using routine paraffin embedding method and stained by haematoxylin-eosin (H & E). Histomorphometrical parameters were evaluated using Digital Dino-Lite lens and Dino capture software 1. The results showed that thickness of fasciculata layer and the size of the spongiocyte were increased significantly in diabetic rat (P≤0. 05) but the thickness of fasciculata layer was decreased significantly in diabetic rats which received Aloe vera and insulin (P≤0. 05). The blood glucose was decreased significantly in diabetic rats. Conclusion, Aloe vera can be has beneficial and protective effects on adrenal glands in diabetic rats.
https://www.ivj.ir/article_48603_e31bfad77b7276e0e3c7ad2da1a49612.pdf
آلوئهورا
دیابت
فوقکلیه
هیستومورفومتری
موشصحرایی
Aloe vera
Diabetes
Adrenal gland
Histomorphometry
Rat
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
58
68
10.22055/ivj.2017.48689.1701
48604
Research Paper
بررسی هیپوکلسمی تحت بالینی و بالینی در گاوهای شکم اول و چند شکم زایش تغذیه شده با جیره با کلسیم و فسفر محدود در دوره انتظار زایش
Evaluation of clinical and subclinical hypocalcemia in primiparous and multiparous cows consumed limited calcium and phosphorus diet in close up period
کوکب فرامرزیان
faramarzian85@yahoo.com
1
محمدرحیم حاجی حاجیکلایی
mhajih@scu.ac.ir
2
محمد نوری
m.nouri@scu.ac.ir
3
مهدی محبی فانی
mohebbi@shirazu.ac.ir
4
علی شهریاری
a.shahriari@scu.ac.ir
5
دانش آموخته دکترای تخصصی داخلی دام های بزرگ، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استاد گروه بهداشت و مدیریت دام، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شیراز
دانشیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
هیپوکلسمی بالینی و تحت بالینی دو عامل خسارت اقتصادی در گلههاست و زمانی رخ میدهد که گاو قادر به جایگزینی کلسیم از دست رفته از طریق آغوز و شیر نباشد. این مطالعه به منظور ارزیابی وقوع تب شیر، هیپوکلسمی تحت بالینی و بیماریهای مرتبط با کلسیم در گاوهای شیری پرتولید انجام گرفت. بدین منظور نمونه خون 18 رأس گاو شکم اول و 18 رأس گاو چند شکم در دوره انتقالی از دو گاوداری با شرایط مدیریتی یکسان اخذ گردید. دامهای مورد نظر از 21 روز قبل از زایش تا زمان زایش جیره با کلسیم و فسفر محدود و در دوره شیردهی جیره با کلسیم و فسفر متناسب با نیاز تغذیهای دریافت نمودند. میزان کلسیم، فسفر و منیزیوم سرم خون با روشهای معمول آزمایشگاهی اندازهگیری شدند. بر اساس نقطه برش کلسیم(5/8 میلی گرم در دسیلیتر)، هیپوکلسمی تحت بالینی در گاوهای شکم اول و چند شکم زایش در زمان قبل از زایش هر کدام 7/16 درصد و در زمان پس از زایش به ترتیب 1/11 و 7/16 درصد بوده است. فراوانی تب شیر، جفت ماندگی، متریت و جابهجایی شیردان در مجموع زایشهای این دو گاوداری در یک دوره یکساله به ترتیب 3/1 ، 6/12، 9/5 و صفر درصد بوده است. نتایج نشان میدهد تعداد زایمان بر میزان فراوانی هیپوکلسمی تحت بالینی در زمانهای قبل و بعد از زایمان در گاوهایی که از جیره با کلسیم و فسفر محدود در دوره انتظار زایش استفاده میکنند تأثیر معنی-داری ندارد. همچنین جیره با کلسیم و فسفر محدود در دوره انتظار زایش بر پیشگیری از هیپوکلسمی بالینی بدون در نظر گرفتن تعداد زایمان مؤثر بوده است.
Clinical and subclinical hypocalcemia are two factors of economic losses in herds, and occurs when dairy cows are unable to replace the calcium lost through colostrum and milk secretion. This study was performed to evaluate occurrence of milk fever, subclinical hypocalcemia and calcium related diseases in high yielding dairy cows. In this study, blood samples of 18 primiparous and 18 multiparous cows in transition period in two farms with the same management status were taken. Dairy cows received limited calcium and phosphorus diet, from 21 days prepartum until parturition and lactation diet according to nutritional requirements after parturition. Serum level of calcium, phosphorous and magnesium were measured with routine laboratory methods. Base on cut point of calcium (8.5 mg/kg), subclinical hypocalcemia in primiparous and multiparous cows before parturition was 16.7 and after parturition was 11.1 and 16.7 %. The frequency of milk fever, retained fetal membranes, metritis and displaced abomasum of all parturition in 1 year were 1.3, 12.6, 5.9 and 0 percent, respectively. Results show that parity dosn’t have significant effect on subclinical hypocalcemia occurrence in cows that consumed limited calcium and phosphorus diet in close up period. Also regardless of parity limited calcium and phosphorus diet in close up period have a positive effect on prevention of milk fever.
https://www.ivj.ir/article_48604_209b9c864a93e6c5377b6340c519f0c8.pdf
کلسیم
فسفر
منیزیوم
هیپوکلسمی
گاو
: Calcium
Phosphorus
Magnesium
Hypocalcemia
Cow
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
69
77
10.22055/ivj.2017.43107.1628
48605
Research Paper
تغییرات غلظت سرمی تستوسترون در دو فصل گرم و سرد در سگهای منطقه اهواز
Changes of testosterone serum concentration in two seasons warm and cold in dogs of Ahvaz district
سعد گورانی نژاد
goorani_s@scu.ac.ir
1
بهمن مصلی نژاد
bmosallanejad@scu.ac.ir
2
فرید براتی
baratif@scu.ac.ir
3
محسن شاهی خشت
dvmmohsen@yahoo.com
4
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
دانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
دانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز
دانش آموخته دکترای حرفه ای دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
دمای محیط و طول مدت روز، دو فاکتور مهم به شمار میروند که ممکن است عملکرد تولید مثلی را در گونههای مختلف، تحت تأثیر خود قرار دهند. با توجه بهاینکه درجه حرارت محیط در ماههای گرم استان خوزستان به مرز ˚C50 میرسد، هدف از انجام مطالعه حاضر، ارزیابی اثر فصول مختلف سال (گرم و سرد) بر غلظت سرمی تستوسترون، در سگهای بومی منطقه اهواز بود. بدین منظور 6 قلاده سگ نر بالغ، سالم از نظر بالینی و در محدوده سنی 2-5/1 سال انتخاب شدند. سپس خونگیری در طول مدت 1 سال، اواسط هر ماه و در بازه زمانی ساعت 30/8 تا 30/11 صبح، از سگها به عمل آمد (72 نمونه). غلظت تستوسترون در نمونههای سرمی بدست آمده، به روش الایزا اندازهگیری گردید. نتایج بدست آمده با استفاده از روش آماری ANOVA با اندازهگیری تکراری و همبستگی پیرسون، مورد بررسی قرار گرفتند. در این مطالعه میانگین± خطای استاندارد غلظت سرمی سالانه تستوسترون،ng/ml 8/1±5/4 تعیین گردید. حداقل و حداکثر غلظت تستوسترون به ترتیب، 2/0 و ng/ml 3/7 بدست آمد. نتایج نشان داد که تغییرات سطح سرمی تستوسترون، به صورت قابل توجهی تحت تأثیر ماه نمونهگیری قرار گرفته بودند (0001/0>P)، به-طوریکه پایینترین غلظت تستوسترون به میزان ng/ml 7/1، در ماههای اردیبهشت و خرداد و حداکثر آن به میزان 7/6 و ng/ml 8/6 بهترتیب در ماههای دی و مرداد بوده است. میانگین غلظت تستوسترون در فصل گرم ng/ml 25/0±12/4 و در فصل سرد ng/ml 16/0±87/4 بدست آمد و تفاوت بین دو فصل از نظر آماری معنیدار بود (05/0P<). بهطور کلی، متغیرهای مورد بررسی فصل، تأثیر بالقوهای بر غلظت تستوسترون دارد، بهگونهای که دما و طول روشنایی روز، رابطه معنیدار منفی (دما 001/0P=؛ 27/0- R=، طول روشنایی روز 013/0P=؛ 20/0- R=) و میزان رطوبت، رابطه معنیدار مثبت (011/0P=؛ 21/0R=) با غلظت تستوسترون (به جز مرداد ماه) در سگهای مورد مطالعه داشته است.
Photoperiod and environmental temperature are two important factors that may influence the reproductive activity of various species. As regards the ambient temperature goes up 50 ˚C in warm months of Khuzestan province, so the aim of the present survey was evaluation of the different season's effect (warm and cold) on testosterone serum concentration in native dogs in Ahvaz district. For this purpose, six adult male dogs, clinically healthy and with age 1.5-2 years old were selected. Blood samples were collected during one year, the middle of each month and in the period between hours 8.30 to 11.30 mornings (72 samples). Testosterone concentration was measured using ELISA technique in serum samples. The obtained results were analyzed by repeated measure ANOVA and Pearson correlation. In this survey, mean±standard error of testosterone serum concentration was detected 4.5±1.8 ng/ml yearly. The minimum and maximum of testosterone concentration were 0.2 and 7.3 ng/ml, respectively. The results showed that the changes of serum testosterone level, were significantly influenced by the sampling month (P<0.0001), so that the lowest levels of testosterone concentration was in May and June (1.7 ng/ml), while the highest level was in January and August (6.7 and 6.8 ng/ml) respectively. The mean testosterone concentration was 4.12±0.25 ng/ml in the warm season and 4.87±0.16 ng/ml in the cold season. The difference was statistically significant between the two seasons (P<0.05). In general, the season variables, have the potential effect on testosterone concentration, that is, the temperature and daylight duration correlated negatively with the testosterone serum concentration (temperature R=- 0.27; P=0.001, daylight duration R=- 0.20; p=0.013), and the humidity level, had a positive significant correlation with testosterone concentration (except August) in the studied dogs (R=0.21; P=0.011). In conclusion, it can be stated that the testosterone concentration is affected by the sampling season.
https://www.ivj.ir/article_48605_0aa2a662850e7c20e13b82180bd1e53b.pdf
تستوسترون
فصل
سگ
اهواز
testosterone
season
Dog
Ahvaz
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
78
85
10.22055/ivj.2017.48094.1694
48606
Research Paper
مطالعه هیستولوژی و هیستوشیمی طحال در میش ماهی(Argyrosomus hololepidotus)
Histological and histochemical study of Spleen in Argyrosomus hololepidotus
حسن مروتی
hmorovvati@ut.ac.ir
1
سلمان سلطانی
soltani1981@yahoo.com
2
محمد تقی شیبانی
tsheibani@yahoo.com
3
مسعود ادیب مرادی
adibmoradi@ut.ac.ir
4
استاد گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
دانشجوی دکترای بافت شناسی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
دانشیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
دانشیار گروه علوم پایه، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه تهران
خانواده شوریده ماهیان و گونه میشماهی Argyrosomus hololepidotus به جهت داشتن پروتئین زیاد یکی از ارزشمندترین آبزیان خلیج فارس، دریای عمان و سواحل خوزستان میباشد. بافتهای لنفاوی از مهمترین بافتهای بدن ماهیان می باشند که ارزیابی آنها در بررسی وضعیت سلامت و بیماری دارای اهمیت است. ماهیان فاقد عقده لنفاوی هستند و بر خلاف پستانداران در حفره میانی استخوانهای آنها، بافت خونساز وجود ندارد و لذا خونسازی به طور عمده در طحال و کلیه آنها انجام میشود. در این پژوهش تعداد 6 قطعه میش ماهی از سواحل خلیج فارس تهیه گردید. از اندام لنفاوی طحال نمونههایی به ضخامت حداکثر 5 میلیمتر تهیه و در فرمالین بافر 10٪ فیکس شدند. سپس برشهایی به ضخامت µ 6-5 آماده گردیده و پس از رنگ آمیزی H&E، ساختار کپسول و بافت پارانشیم طحال مورد مطالعه بافت شناسی قرار گرفت. جهت تأیید نتایج و یافتههای این رنگ آمیزی، از سایر رنگ آمیزیهای اختصاصی از قبیل PAS، ماسون تری کروم و نقره نیز استفاده گردید. نتایج میکروسکوپیک نشان داد که ساختار بافتی پارانشیم طحال شامل پولپ سفید، پولپ قرمز، مراکز ملانوماکروفاژ و مویرگ های الیپسوئید بود. قسمت اعظم آن توسط پولپ قرمز و مویرگ های سینوزوئیدی مملو از گلبولهای قرمز اشغال شده است که نشان می دهد غالباً طحال در میش ماهی به عنوان یک منبع ذخیره خون می باشد.
Argyrosomidae family and the species Argyrosomus hololepidotus due to having high protein levels, are among the most valuable aquatics in the Persian Gulf, Oman Sea and the coasts of Khuzestan. Lymphoid tissues are of the most important tissues in fish which their evaluation is important in health and disease investigation. Unlike mammals, fish lack lymph nodes and also there is not hematopoietic tissue in their bone marrows, so hematopoiesis is done in their spleen and kidney. In this study, 6 Argyrosomus hololepidotus were provided from the Persian Gulf. Tissue samples from the spleen with 5mm thickness were prepared and fixed in 10% buffered formalin. Then tissue sections were prepared in 5-6 μ and after H&E staining, the structures of the capsule and parenchyma of spleen were studied histologically. In order to confirm the results and findings of this staining, some other specific stainings such as PAS, Masson trichrome and silver staining were used. Microscopic results showed that tissue structure of spleen parenchyma was consisted of white pulp, red pulp, melano-macrophage centers and ellipsoid capillaries. Much of the red pulp is occupied by sinusoidal capillaries full of erythrocyte, which indicates the spleen in Argyrosomus hololepidotus serves as a source of blood reservoir.
https://www.ivj.ir/article_48606_36fa384043eca8414a937b50f6a5d032.pdf
طحال
ملانوماکروفاژ
میش ماهی
هیستوشیمی
Argyrosomus hololepidotus
histochemistry
Melano-macrophage
spleen
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
86
95
10.22055/ivj.2017.50827.1712
48607
Research Paper
اثر پودر پوست سبز گردو (Juglans regia) بر برخی پاسخهای ایمنی در جوجههای گوشتی
Effect of walnut green husk (Juglans regia) powder on immune responses of broiler chickens
بهناز موسوی راضی
b.mrazii@gmail.com
1
محمد روستائی علی مهر
roostaei@guilan.ac.ir
2
مازیار محیطی اصلی
mmohiti@gmail.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد فیزیولوژی دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
دانشیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
استادیار گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
آزمایش به منظور بررسی اثر پودر پوست سبز گردو بر پاسخهای ایمنی، با استفاده از 200 قطعه جوجه گوشتی انجام شد. جوجهها به پنج گروه و هر گروه به 4 زیر گروه 10 قطعهای تقسیم شدند. مقادیر صفر، 1، 2، 3 و 4 درصد پودر پوست سبز گردو به جیره اضافه شد. تزریق داخل عضلانی 1/0 میلی لیتر محلول 25 درصد گلبول قرمز گوسفند در روزهای 8 و 22 انجام شد و عیار پادتن IgG و IgM از طریق آزمایش هماگلوتیناسیون در روزهای 21، 28، 35 و 42 تعیین شد. در 42 روزگی، نمونه خون جمعآوری شد و سلولهای قرمز و سفید خون شمارش شد و بعد از ذبح پرنده وزن چربی احشایی و اندام های احشایی تعیین شد. در 21 روزگی عیار پادتن IgM تیمارهای 4 درصد پودر پوست سبز گردو (93/2) بیشتر از شاهد (12/2) بود (05/0P<). در 42 روزگی عیار پادتن IgG تیمارهای 4 (5/5)، 3 (25/5) و 2 درصد (81/4) پودر پوست سبز گردو بیشتر از شاهد (68/3) بود (05/0P<). نسبت هتروفیل به لنفوسیت و درصد هتروفیل در تیمار 4 درصد پودر پوست سبز گردو (بهترتیب 55/0 و 23/33) کمتر از شاهد بود (05/0 P<). درصد لنفوسیت در تیمار 4 درصد پودر پوست سبز گردو (96/59) بیشتر از شاهد (87/56) بود (05/0 P<). بالاترین درصد وزن نسبی بورس در تیمار 2 (17/0)، 3 (17/0) و 4 (16/0) درصد پودر پوست سبز گردو مشاهده شد (05/0P<). درصد وزن نسبی تیموس در تیمار 3 (59/0) و 4 (54/0) درصد پودر پوست سبز گردو بیشتر از شاهد بود (05/0P<). بنابراین افزودن پودر پوست سبز گردو به جیره سبب بهبود عملکرد ایمنی جوجههای گوشتی شد.
Experiment was conducted to evaluate the effect of green husk of walnut powder on immune responses, by using 200 broilers. Birds were split into five groups and each group into four sub groups which include 10 birds. The levels of zero, 1, 2, 3 and 4 % powder of green husk of walnut were added to diet of each group. Intramuscular injection of 0.1 mL of the 25% SRBC suspension was performed at 8 and 22 d and the titers of IgG and IgM was determined by haemagglutination test at 21, 28, 35 and 42 d. Blood samples were collected to determine count of red and white blood cells and after that birds were slaughter to evaluate weight of visceral fat and organelles at 42 d. Titer IgM was higher in treated birds with 4 % green husk (2.93) than control (2.12) at 21 d (P<0.05). Titer IgG was higher in treated birds with 4 % green husk (5.5), 3% green husk (5.25) and 2% green husk (4.81) than control (3.68) at 42 d (P<0.05). Ratio of hetrophil to lymphocyte and percentage of heterophil were lower in treated birds with 4 % green husk (0.55 and 33.23 respectively) than control (P<0.05). Percentage of lymphocytes was higher in treated birds with 4 % green husk (59.96) than control (56.87; P<0.05). The highest percentage relative weight of bursa was observed in treated birds with 2 (0.17), 3 (0.17) and 4% green husk (0.16; P<0.05). The percentage relative weight of thymus was higher in treated birds with 3% green husk (0.59) and 4% green husk (0.54) than control (P<0.05). Therefore, supplementation diet with green husk of walnut powder improved function of broiler immune system.
https://www.ivj.ir/article_48607_d8e26160daf60943b8c1f83d069b7276.pdf
پوست سبز گردو
جوجهگوشتی
سیستم ایمنی
broiler
Green husk of walnut
immune system
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
96
111
10.22055/ivj.2017.34365.1588
48608
Research Paper
استفاده از فاشیا لاتا به عنوان یک اتوگرافت برای درمان دائم پارگی های رباط ضربدری قدامی با تکنیک خارج کپسولی در سگ: تکنیک جدید جراحی
The use of fascia lata as an autograft for permanent treatment of anterior cruciate ligament ruptures with extra capsular technique in dogs; New Surgical Technique
هادی نداف
hdnaddaf@scu.ac.ir
1
علیرضا غدیری
alighadiri@scu.ac.ir
2
امیر رضا ایمانی
imaniamirreza@yahoo.com
3
دانشیار گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
دانش آموخته جراحی دامپزشکی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
پارگیهای رباط صلیبی یکی از دلائل اصلی ایجاد لنگش در سگها میباشد و انتخاب تکنیک درمان آن کماکان واجد استاندارد مشخصی نشده و مورد بحث میباشد. هدف از انجام این مطالعه ارائهی تکنیک نوینی است که با استفاده از استحکام فاشیا لاتا و عبور آن از نقاط ایزومتریک معین مفصل زانو، پایداری دوطرفه ایجاد شود. تعداد 10 قلاده سگ نر بالغ از نژاد مخلوط با دامنهی وزن بین 14-20 کیلوگرم بطور تصادفی به دو گروه کنترل و درمان تقسیم شدند. در هر دو گروه تحت بیهوشی عمومی، رباط صلیبی قطع گردید. در گروه کنترل تثبیت به روش MRIT انجام شد.در گروه درمان پس از آمادهسازی نواری از ضخیم ترین قسمت فاشیا لاتا و ایجاد دو کانال در پروکسیمال درشت نی و دیستال ران، با عبور نوار فاشیا لاتا از کانالها و بخیه کردن به قسمت جانبی کپسول مفصلی اقدام به تثبیت پارگی رباط صلیبی گردید. پارامترهای حرکت کشابی، لنگش، درد، دامنهی حرکت، اندازهی دور ران، تورم مفصل و استئوآرتریت در نمای رادیوگرافی، بصورت هفتگی تا 16 هفته مورد ارزیابی قرار گرفت. امتیازدهی به حرکت کشابی و لنگش در گروه درمان نسبت به گروه کنترل معنی دار نبود (05/ 0P>). در گروه کنترل، دامنهی حرکت در مقایسه با گروه درمان نسبت به دامنهی ثبت شده در زمان صفر، نزدیکتر میباشد. در هر دو گروه در ارزیابی تورم مفصل، روند کاهشی، پس از عمل در زمانهای مورد مطالعه مشاهده گردید. هیچ شواهدی مبنی بر وجود استئوآرتریت در هر دو گروه وجود نداشت(05/ 0P<). در نتیجه، این تکنیک با دارا بودن بسیاری از ویژگیهای دیگر تکنیکهای ترمیمی، و قابل قیاس بودن با تکنیک MRITروشی نوین برای درمان دائم پارگیهای رباط ضربدری قدامی است. اگرچه بمنظور ارائهی کلینیکی این تکنیک، نیاز به مطالعات بیشتر است.
Cruciate ligament rupture is one of the main reasons of lameness in dogs. Standard techniques based on differences in patient selection criteria has not been determined yet and is still in question. The aim of this study is to provide a new technique that uses the strength of the fascia lata, passing it through the regular isometric knee and creating mutual stability. A total of 10 adult male dogs weighing between 14-20 kg of mixed breed were randomly divided into two equal groups, MRIT and fascia lata (FLG). Under general anesthesia and cruciate ligament was resected. Cruciate ligament rupture in FLG was stabilized Using fascia lata and creating channels in to the proximal tibia and distal femur. In MRIT group, stabilization was also established in the usual way. In order to evaluate and compare the two methods, following parameters were scored in 16 Consecutive weeks, drawer movement, weight gain and lameness in walk and trot, arthritis and osteoarthritis in radiographic findings, pain, range of motion and thigh circumference. According to the results, FLG technique in this 16 weeks study is comparable with other restorative techniques based on the studied parameters. This technique is valuable as it has a lot of features of other restorative techniques. it is an invasive technique and needs skill of the surgeon and there is a possibility of damage to vital structures due to slightest mistake. However, in order to ensure of the results of this technique and provide clinical usage, long-term studies with more cases and evaluation is needed.
https://www.ivj.ir/article_48608_490df8b95478a33a4fb28911ce35b90c.pdf
رباط صلیبی
فاشیا لاتا
تکنیک جدید
سگ
Cruciate ligament
New technique
Dog
per
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
2017-06-22
13
2
112
116
10.22055/ivj.2017.31772.1574
48610
Case report
گزارش میازیس جلدی در نوزادهای زنبورعسل (Apismellifera) در استان خوزستان
A Cases Report Of Myiasis In Honey Bee Broods In Khozestan, Iran
سید حسام الدین نقیبی رکنی
rokni_hessam@yahoo.com
1
مهرزاد مصباح
mehrmesbah@yahoo.com
2
محمد حسین راضی جلالی
mh.jalali@scu.ac.ir
3
صالح طباطبایی
salehtabatabaei@yahoo.com
4
کارشناس ارشد فیزیولوژی دام، گروه علوم دامی، دانشکده علوم دامی و صنایع
استاد گروه علوم درمانگاهی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
دانشیار گروه پاتوبیولوژی، دانشکده دامپزشکی، دانشگاه شهید چمران اهواز
4 دانشیار گروه علوم دامی، دانشکدهی علوم دامی و صنایع غذایی، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
چکیده : میاز جلدی در نوزادهای زنبورعسل Apismellifera L.توسط برخی از مگسهای خانواده Calliphoridae ایجاد میگردد. این بیماری باعث عفونت کشنده در اواخر دوره شفیرگی میشود. در این بیماری شفیرهها بصورت در باز روئیت شده و چشمهای آنها تغییر رنگ مییابد. این آلودگی در فروردین ماه سال 1394 در یکی از کلنیهای کم جمعیت و دارای ملکه مسن متعلق به ایستگاه آموزشی و پژوهشی دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهید چمران اهواز مشاهده گردید. به منظور بررسی و تشخیص قطعی، نمونهها به آزمایشگاه منتقل و با توجه به مشاهدات بالینی و بررسی میکروسکوپی، میازیس جلدی در نوزادهای زنبورعسل تشخیص داده شد. نوزاد میری در حاشیه شانها و خصوصا شان انتهایی به وقوع پیوسته و نوزاد سن اول پارازیتویید و همچنین حشره کامل مگس در حال پرسه زنی و لاروگذاری در کندو مشاهده گردید. درمان این آلودگی با حذف قاب های آلوده از کندو و سوزندان آنها عملی گردید. اگرچه تا کنون هیچ روش قابل قبولی برای درمان آن توصیه نگردیده است، به نظر میرسد بهترین اقدام به کار بستن روشهای محافظتی و پیشگیریهای عمومی توصیه شده و حذف و معدوم سازی شانهای آلوده با روش سوزاندن و مدفون کردن توام با آهکپاشی است. قرار دادن شانها در فضای آزاد و استفاده از آنها بدون هیچگونه ضد عفونی قبل از استفاده خطر آلودگی به این انگل را افزایش میدهد.
Abstract: Cutaneous myiasis in honey bee broods is caused by some calliphoridae family flies. This disease causes the fatal infections in late of pupae period. In this disease, pupae of honey bee are seen in open forms and their eyes are discolored. The present infection was observed in April 2015 in one of the less populated colonies with the older queen belonged to education and research station of veterinary faculty of shahid chamran university of Ahvaz. For evaluation and definitive diagnosis, the samples were transported to the laboratory and based on the clinical observations and microscopic evaluation, cutaneous myiasis was detected in broods of honey bee. Brood die occurred in margin of frames and particularly in the final frame, and eggs and larvae as well as the third age of the parasite and also the adult flies with truancy and spawning was observed in the hive. The treatment of this infection was done by eliminating and burning the infected frames of hive. However, the acceptable method for treatment has not been recommended yet. It seems that the best way is the utilization of general prevention methods, elimination and destruction of infected frame by incineration and to bury accompanied by lime application. Put the frames outdoors and use them without disinfection, increases the risk of this parasite infection.
https://www.ivj.ir/article_48610_345fac314d65b52af3afe7ce20e35a7f.pdf
زنبور عسل
میازیس
مگس Calliphoridae
خوزستان
Honey Bee
Myesis
Calliphoridae
Iran