ORIGINAL_ARTICLE
جداسازی، تعیین سروتیپ و مقاومت آنتی بیوتیکی سالمونلاهای جدا شده از مرغهای کشتار شده استان گیلان
هدف از این تحقیق تعیین میزان شیوع آلودگی به سالمونلا در مرغهای گوشتی کشتاری، تعیین سروتیپ و بررسی میزان حسّاسیت سالمونلاهای جدا شده نسبت به آنتیبیوتیک در استان گیلان بود. از تعداد 20 گلهی مرغ گوشتی کشتار شده به صورت تصادفی 200 لاشه (از هر گله 10 لاشه) انتخاب و از قسمتهای مختلف (پوست، گوشت، کیسه صفرا، کبد و روده) نمونهگیری و در کل 1000 نمونه اخذ گردید. نمونهها در محیطهای مختلف کشت داده شد و سپس سروتیپ سالمونلاهای جدا شده، شناسایی گردید. حسّاسیت و مقاومت سالمونلاهای جدا شده، نسبت به 15 آنتیبیوتیک تعیین شد. میزان آلودگی در 3 گله (15%) و در 8 نمونه (8/0%) نسبت به سالمونلا مثبت بود. سروتیپهای سالمونلا آنتریتیدیس 6 مورد (75%) و سالمونلا تامپسون 2 مورد (25%) شناسایی گردیدند. بیشترین آلودگی به سالمونلا در کبد مرغ 4 مورد (50%) و سپس در سطح پوست 2 مورد (25%) و در سکوم 2 مورد (25%) بود. در این تحقیق باکتری سالمونلا از گوشت مرغ جدا نشد. نتایج آنتیبیوگرام نشان داد، 100% جدایهها نسبت به سفازولین، استرپتومایسین، کانامایسین، تتراسیکلین، نالیدیکسیک اسید، سولفانامید + تریمتوپریم مقاوم بوده و نیز 100 درصد جدایهها، حدّاقل به 7 آنتیبیوتیک و 25 درصد آنها حداقل به 8 آنتیبیوتیک از 15 آنتیبیوتیک مورد آزمایش مقاوم هستند. جدایهها در 3 الگوی مقاومت دارویی قرار گرفتند. به طور کلی نتایج این تحقیق نشان داد میزان شیوع آلودگی عفونت سالمونلائی نسبت به سایر مطالعات پایینتر و سروتیپ غالب، سالمونلا آنتریتیدیس است. تمام جدایهها نسبت به سفتریاکسون، جنتامایسین و کلرآمفنیکل حسّاسیت داشتند.
https://www.ivj.ir/article_4505_78238e8e2617f546eb5c74ba7798f96c.pdf
2014-02-01
5
13
سالمونلا
تعیین سروتیپ
مقاومت آنتی بیوتیکی
طیور
یداله
اسدپور
yasadpour@yahoo.com
1
AUTHOR
مهرداد
محمدی
mrmohammadi1342@yahoo.com
2
LEAD_AUTHOR
سیدعلی
پوربخش
3
AUTHOR
مهدی
رسا
rasa9@yahoo.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی فراوانی ضایعات ریوی گوسفند در کشتارگاه اهواز: مطالعه ی پاتولوژیک، باکتریولوژیک و پارازیتولوژیک
مطالعهی ضایعات ریوی گوسفند، به عنوان یکی از مهمترین حیوانات تأمین کنندهی پروتئین، به دلیل نقش کلیدی ریهها در عملکرد سایر دستگاههای بدن، از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این مطالعه ارائهی تابلوی منطقهای ضایعات ریوی گوسفند و حتیالمقدور تشخیص علل آنهاست. به این منظور از مهرماه 1387 لغایت فروردین 1388، وضعیت ظاهری ریهی 4592 رأس گوسفند در کشتارگاه اهواز به دقت بررسی گردید و 100 عدد ریهی ضایعهدار (18/2 درصد) برای بررسی بیشتر به آزمایشگاه انتقال داده شد. روی این ریهها مطالعات معمول هیستوپاتولوژی و در صورت نیاز باکتریولوژی و انگلشناسی انجام گردید. شایعترین ضایعات مشاهده شده پنومونی بینابینی، کیست هیداتید، پنومونی کرمی، آدنوکارسینوم ریوی و برونکوپنومونی با فراوانی نسبی به ترتیب: 31/1، 07/1، 65/0، 5/0 و 44/0 درصد بود. ویروسها، گازهای حاصل از فعالیت کارخانههای صنعتی و گرد و غبار شدید و گاه به گاه موجود در منطقه را میتوان از علل احتمالی شیوع بالای پنومونی بینابینی در گوسفندان مورد مطالعه دانست. از ضایعات، چرکی عمدتاً باکتری کورینهباکتریوم پسودوتوبرکلوزیس جدا گردید. نماتودهای سیستوکالوس اوکراتوس و دیکتیوکالوس فیلاریا انگلهای مشاهده شده بودند که با گزارشهای موجود از سایر نقاط کشور متفاوت هستند.
https://www.ivj.ir/article_4506_f58a59f768f2f787885311c6dea26d18.pdf
2014-02-01
14
24
اهواز
کشتارگاه
گوسفند
پاتولوژی
پنومونی
ریه
صالح
اسماعیل زاده
s_esmailzadeh@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
عاطفه
صباغ
atefehsabbagh@gmail.com
2
AUTHOR
بابک
محمدیان
bmohammadian@hotmail.com
3
AUTHOR
علیرضا
البرزی
alirezaalborzi@yahoo.com
4
AUTHOR
مسعود
قربانپور
m.ghorbanpoor1967@gmail.com
5
AUTHOR
مهدی
پورمهدی بروجنی
pourmahdim@scu.ac.ir
6
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه ی تأثیر اشکال مختلف پروبیوتیک لاکتوباسیلوس کازئی بر رشد و ایمنی ماهی قزلآلای رنگینکمان (Oncorhynchus mykiss)
بررسی حاضر به منظور مقایسهی تأثیر اشکال مختلف Lactobacillus casei بر رشد و ایمنی ماهی قزلآلای رنگینکمان انجام شد. تعداد 480 قطعه ماهی با وزن اولیهی 5/6±50 گرم تهیه، به مدت 10 روز با شرایط آزمایشگاهی سازگار شده و به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند. یک گروه به عنوان شاهد انتخاب و در طول دورهی مطالعه با غذای تجاری پلت تغذیه شد. گروههای دوم تا چهارم نیز به ترتیب با غذای مکمل سازی شده با اشکال زنده (کشت تازه و لیوفیلیزه) و کشته شده با حرارت L. casei با غلظت CFU/g ١٠٨×5 غذا تغذیه شدند. طول دورهی مطالعه 45 روز و نمونهبرداری برای انجام زیست سنجی و سنجش برخی از شاخصهای هومورال ایمنی غیر اختصاصی، شامل میزان فعالیت آنزیم لیزوزیم، مسیر فرعی کمپلمان و میزان آنتیبادی تام سرم در روزهای صفر، 15، 30 و 45 انجام گرفت. نتایج نشان داد مقادیر شاخصهای وزن نهایی، درصد افزایش وزن و نرخ رشد ویژه در همهی گروههای تغذیه شده با اشکال زنده (کشت تازه و لیوفیلیزه) و کشته شده با حرارت باکتری L. casei در مقایسه با گروه شاهد، افزایش یافت؛ همچنین، مقادیر این شاخصها در ماهیانی که با شکل لیوفیلیزه باکتری تغذیه شدند، به طور معنیداری (05/0P<) بیشتر از بقیه بود. سنجش ایمنی نشان داد فعالیت لیزوزیم، مسیر فرعی کمپلمان و نیز سطح آنتیبادی تام سرم در ماهیان تیمار شده با اشکال مختلف L. casei ، 15 و 30 روز بعد از شروع تغذیه افزایش یافت. افزایش این شاخصها در ماهیان تغذیه شده با شکل لیوفیلیزه باکتری نسبت به گروه شاهد معنیدار (05/0>P) بود. همچنین نتایج مشخص کرد که فعالیت لیزوزیم، مسیر فرعی کمپلمان و مقدار آنتیبادی تام سرم، در ماهیان تغذیه شده با اشکال مختلف باکتری در روز 45 (15 روز پس از قطع مصرف) کاهش یافت. بنا بر این، میتوان نتیجه گرفت که افزودن L. casei به جیرهی غذایی ماهی قزلآلای رنگینکمان، میتواند سبب بهبود رشد و تقویت ایمنی این ماهی گردد.
https://www.ivj.ir/article_4507_a3a3eac4d13b1a2527186a60a311dba2.pdf
2014-02-01
25
35
قزلآلای رنگینکمان
پروبیوتیک
lactobacillus casei
رشد
ایمنی
مهتاب
اشنوخواه
mahtab.oshnukhah@gmail.com
1
AUTHOR
امیر
توکمه چی
atokmachi@gmail.com
2
LEAD_AUTHOR
فرح
فرخی
a.tukmachi@urmia.ac.ir
3
AUTHOR
رامین
مناف فر
raminmanaffar@yahoo.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
شناسایی چندشکلی اگزون ششم ژن Pit1 در مرغ بومی آذربایجان غربی با استفاده از روش PCR-SSCP
ژنهای بخش سوماتوتروپیک شامل عوامل رونویسی هستند که در تکامل و رشد جوجه نقش اساسی دارند. ژن Pit1 عامل ویژه رونویسی هیپوفیزی است که نقش عمدهای در تمایز هیپوفیز قدامی و تنظیم ژنهای هورمونهای پرولاکتین، رشد و محرک تیروئیدی دارد. ژن Pit1 به عنوان یک ژن کاندیدای کلیدی برای صفات تولیدی طیور مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش به منظور بررسی چندشکلی اگزون ششم ژن Pit1 با استفاده از روش چندشکلی فضایی رشتههای منفرد مبتنی بر واکنش زنجیرهای پلیمراز در مرغ بومی آذربایجان غربی صورت گرفت. در این طرح از 100 پرنده به صورت تصادفی خونگیری شده و DNA نمونههای خون استخراج گردید. برای تعیین کیفیت DNA از ژل آگارز یک درصد استفاده شد. ناحیه اگزون ششم جایگاه Pit1 به طول bp 179 با استفاده از واکنش زنجیرهای پلیمراز تکثیر و محصولات PCR توسط روش SSCP آنالیز شدند. محصولات PCR توسط الکتروفورز با ژل پلی آکریلامید 10 درصد و رنگآمیزی نیترات نقره آشکار گردید. نتایج SSCP محصولات PCR با ژل پلیآکریل آمید سه ژنوتیپ AA، AB و BB را آشکار ساخت. ژنوتیپهای این جایگاه ژنی انحراف از تعادل هاردی - واینبرگ را نشان دادند. شاخص شانون، شاخص Nie و هتروزیگوسیتی مشاهده شده به ترتیب 59/0، 67/1 و 32/0 به دست آمد. نتایج به دست آمده نشان داد که نشانگر Pit1 دارای چندشکلی نسبتاً بالایی است و میتواند در برنامههای اصلاح نژادی آینده مورد توجه قرار گیرد.
https://www.ivj.ir/article_4508_f5432ecd91832de4a653629ab331e372.pdf
2014-02-01
36
43
چندشکلی
مرغ بومی آذربایجان غربی
PCR-SSCP
جواد
برومند
borumandj@gmail.com
1
AUTHOR
علی
هاشمی
mg.mahabad1365@gmail.com
2
AUTHOR
کریم
مردانی
kmardani@yahoo.com
3
AUTHOR
محمد
قادرزاده
mohammad131365@yahool.com
4
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر افزایش انرژی جیره و افزودن اسید استیک بر عملکرد و میکروفلور روده ی جوجه های گوشتی
این پژوهش، به منظور بررسی اثر اسید استیک و انرژی جیره بر عملکرد و فلور میکروبی روده با استفاده از 216 قطعه جوجه یک روزهی گوشتی انجام شد. جوجهها در روز ششم به دو گروه 9 دستهای (12 قطعهای) تقسیم شدند. گروه 1 توسط جیره شاهد (N) و گروه 2 به وسیلهی جیرهی پر انرژی (H) تغذیه شدند. هر یک از مقادیر صفر (A0)، 7/0 (A0.7) و 4/1 (A1.4) درصد اسید استیک به جیرهی سه دسته از هر دو گروه (در سه تکرار) اضافه شد. یک پرنده از هر دسته در روزهای 18، 28و 38 ذبح شد و از محتویات ایلئوسکال نمونه برداشت گردید. تعداد پرگنهها (CFU/gr) باکتریهای اشریشیا کلی، کلی فرم و لاکتوباسیلوس نمونهها تعیین شد. نتایج نشان داد کمترین ضریب تبدیل خوراک در کل دوره، با استفاده از 4/1 درصد اسید به دست آمد (05/0P<). اثر متقابل زمان و مقادیر مختلف اسید استیک بر تعداد پرگنه کلی فرمها و اشریشیا کلی معنیدار بود (05/0P<). تعداد پرگنه کلی فرمها در مقادیر 7/0 و 4/1% اسید استیک در 38 روزگی کمتر از صفر درصد اسید استیک بود (05/0P<). تعداد پرگنه اشریشیا کلی 28 روزگی با مقدار 7/0% اسید استیک بیشتر از آن در 38 روزگی با 4/1% اسید استیک بود (05/0P<). کمترین تعداد پرگنه لاکتوباسیلوس در صفر درصد اسید استیک به دست آمد (05/0P<). در نتیجه، افزودن اسید استیک تا 4/1 درصد به جیرهی جوجههای گوشتی سبب بهبود عملکرد خوراک، تقویت رشد لاکتوباسیلوسها و ممانعت از رشد اشریشیا کلی و کلی فرمها در محتویات دستگاه گوارش میشود.
https://www.ivj.ir/article_4510_835e25cbcfaa1d17fa3044c4c034e729.pdf
2014-02-01
44
54
اسید استیک
جوجه های گوشتی
میکروفلور روده
محمد
روستایی علی مهر
1
LEAD_AUTHOR
حدیث
مؤیدیاحمدسرایی
2
AUTHOR
محمود
حقیقیانرودسری
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مقایسه ی اثر ضدمیکروبی جنیستئین و دایدزئین روی تعدادی از باکتریهای بیماریزای غذایی
جنیستئین و دایدزئین از جمله ایزوفلاونهای مهم موجود در سویا میباشند که با توجه به فعالیتهای بیولوژیک زیاد آنها، در سالهای اخیر مطالعات بسیاری روی آنها انجام شده است. این ترکیبات، استروژنهای گیاهی بوده و دارای اثرات حفاظتی در برابر سرطانها، امراض قلبی عروقی و استئوپروز میباشند؛ اما در مورد اثرات ضدمیکروبی آنها اطلاعات محدودی در دسترس است. این مطالعه با هدف مقایسهی اثرات ضدمیکروبی جنیستئین و دایدزئین روی هفت باکتری بیماریزای مهم غذایی، شامل اشریشیا کلای O157:H7، لیستریا مونوسیتوژنز، باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس آرئوس، ویبریو پاراهمولیتیکوس، سالمونلا تایفی موریوم و کرونوباکتر ساکازاکی انجام گرفت. برای این کار تأثیر غلظتهای مختلف این دو ترکیب در افزایش مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتریها با اندازهگیری میزان جذب نوری نمونهها طی مدت 24 ساعت در دمای 35 درجهی سانتیگراد مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که این دو ترکیب تا غلظت 1000 میکرومولار تأثیری در افزایش مدت زمان فاز تأخیری رشد اشریشیا کلای O157:H7 ندارند (05/0<P)؛ در مقابل، افزایش معنیداری در مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتریهای باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس آرئوس و سالمونلا تایفی موریوم در حضور غلظت 500 میکرومولار جنیستئین و 1000 میکرومولار دایدزئین مشاهده گردید (05/0>P). این دو ایزوفلاون باعث افزایش معنیداری در مدت زمان فاز تأخیری رشد باکتریهای لیستریا مونوسیتوژنز و ویبریو پاراهمولیتیکوس در غلظت 125 میکرومولار و نیز در مدت زمان فاز تأخیری رشد کرونوباکتر ساکازاکی در غلظت 1000 میکرومولار شدند (05/0>P)؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که در صورت استفاده از غلظت 1000 میکرومولار جنیستئین و دایدزئین، فاز تأخیری رشد کلیه باکتریهای مورد آزمایش، به غیر از اشریشیا کلای O157:H7 ، به طور معنیداری افزایش مییابد.
https://www.ivj.ir/article_4511_70d17c557d607560321fbc867c321799.pdf
2014-02-01
55
62
جنیستئین
دایدزئین
ایزوفلاون
فاز تأخیری رشد
مهدی
زارعی
zarei.me@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
علی
فضل آرا
fazlara@yahoo.com
2
AUTHOR
سمیه
محمدی
taranom_vet@yahoo.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
مطالعه ی هیستوشیمیایی و هیستومورفومتری سلولهای ترشح کننده¬ی موکوس در نواحی مختلف اپیدرم پوست ماهی کفشک راست گرد
این تحقیق روی تعداد 5 قطعه از 15 قطعه ماهی کفشک راست گرد بالغ، سالم، ماده و با میانگین وزنی 41/170± 4/790 گرم در فصل تولید مثلی (شهریور) انجام گردید. ماهیها با استفاده از تور گوشگیر از منطقهی خور موسی صید گردید. پس از بررسیهای ماکروسکوپی جهت مطالعات میکروسکوپی، از نواحی پشتی، پشتی جانبی (روی خط جانبی)، شکمی، سری ودمی پوست حداقل 5 قطعه از ماهیان به ظاهر سالم، نمونههایی به ضخامت حّداکثر 5/0 سانتیمتر برداشت گردید و در محلول ثبوتی بوئن قرار داده شدند. سپس به روش استاندارد و معمول تهیهی مقاطع بافتی، برشهایی به ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه شدند و مورد رنگآمیزی هماتوکسیلین- ائوزین و آلسین بلو با pH=2.5 و PAS قرار گرفتند. با انجام رنگآمیزی هیستوشیمیایی آلسین بلو با pH=2.5 سلولهای ترشح کنندهی موکوس اسیدی به رنگ آبی و در رنگآمیزی PAS سلولهای ترشح کنندهی موکوس خنثی به رنگ ارغوانی مشخص شدند. بنابراین اپیدرم پوست این ماهی دارای دو نوع سلول ترشح کنندهی موکوسی اسیدی و خنثی میباشد. پراکندگی و تعداد سلولهای ترشح کنندهی موکوسی اسیدی در نواحی مختلف اپیدرم پوست این ماهی دارای اختلاف معنیدار میباشند (05/0P<)؛ به طوری که این اختلاف در ناحیهی شکمی با ناحیهی پشتی و سری معنیدار بوده ولی تعداد سلولهای موکوسی خنثی در نواحی مختلف اپیدرم پوست این ماهی، اختلاف معنیداری باهم نداشتند (05/0P>).
https://www.ivj.ir/article_4513_f5f6f677eb88d893f81707ca16500bfb.pdf
2014-02-01
63
68
هیستوشیمی
میکرومتری
سلولهای ترشح کننده موکوس
اپیدرم
ماهی کفشک راست گرد
نعیم
عرفانی مجد
naeemalbo@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
سارا
ارتفاعات
s.ertafaat307@yahoo.com
2
AUTHOR
احمد
سواری
savari53@yahoo.com
3
AUTHOR
نگین
سلامات
salamatnegin@yahoo.com
4
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر کم کاری تجربی تیروئید بر برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون ماهی کپور معمولی
با توجه به اثر برخی از آلایندهها بر عملکرد غدهی تیروئید و به منظور بررسی اثر کاهش هورمونهای تیروئیدی بر برخی پارامترهای بیوشیمیایی خون کپور ماهیان این مطالعه انجام گردید. ماهیان به چهار گروه 30 قطعهای تقسیم شدند. گروهها، به ترتیب صفر (شاهد)، 3، 9 و 27 میلیگرم در لیتر پروپیل تیواوراسیل را در آب، به مدت یک ماه دریافت کردند. پس از یک ماه، نیمی از ماهیان هر گروه خونگیری شدند و وزن ماهیان، میزان هورمونهای تیروئیدی، تریگلیسرید، کلسترولتام، HDL-c، LDL-c، گلوکز و اوره سرم اندازهگیری گردید و سپس مصرف دارو قطع و بقیهی ماهیان پس از یک ماه همانند مرحلهی قبل، مورد بررسی قرار گرفتند. در مقایسه با گروههای مختلف، هورمونهای تیروئیدی در مرحلهی اوّل تفاوت معنیداری نشان ندادند (05/0p>)؛ امّا در مرحلهی دوم مقدار T4 در گروههای آزمایشی نسبت به گروه شاهد کاهش و T3 در گروههای 3 و 9 میلیگرم در لیتر نسبت به گروه 27 میلیگرم و کنترل افزایش نشان داد (05/0p<). تریگلیسرید در مرحلهی اوّل در گروههای 3 و 9 میلیگرم در لیتر از گروه شاهد بیشتر بود (05/0p<). غلظت HDL-c در مرحلهی دوم در گروه 3 میلیگرم بیشتر از گروههای شاهد و 27 میلیگرم در لیتر بود (05/0p<). گلوکز در مرحلهی دوم در گروه 9 میلیگرم در لیتر با کاهش معنیدار نسبت به گروه کنترل همراه بود (05/0p<). اوره نیز در گروههای تحت تیمار در مقایسه با گروه کنترل افزایش نشان داد. بر این اساس، هورمونهای تیروئیدی به صورت تأخیری به تیمار انجام شده پاسخ دادند و تغییرات آنها به صورت وابسته به مقدار، متغیّرهای مورد مطالعه را تحت تأثیر قرار داده است.
https://www.ivj.ir/article_4515_ca168e68fbf2c258d66454595ce1b997.pdf
2014-02-01
69
77
هورمونهای تیروئیدی
ماهی کپور معمولی
لیپید
اوره
گلوکز
سیدرضا
فاطمیطباطبایی
1
LEAD_AUTHOR
رحیم
پیغان
peyghan2014@gmail.com
2
AUTHOR
شیبا
یوسفوند
yuseffvand@yahoo.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثرات تمرین بر برخی پارامترهای هماتولوژیک اسب عرب خوزستان
موفقیت اسب در مسابقات ورزشی، بیش از همه به ظرفیت سیستم قلبی- عروقی، تنفسی و ماهیچهای- اسکلتی دام وابسته است، که خود تحت تأثیر ویژگیهای ژنتیکی و نحوهی آمادهسازی اسب قرار میگیرد. به نظر میرسد که بتوان با ارزیابی شاخصهایی همچون علائم حیاتی، الکتروکاردیوگرام و تغییرات هماتولوژیک پدید آمده در دام پس از فعالیت شدید بدنی، توانایی آن را در تحمل فشار پدید آمده در زمان مسابقه، ارزیابی نمود. در مطالعهی حاضر، تغییرات تعداد گلبولهای قرمز و پارامترهای مربوط به آن و لکوگرام 8 رأس نریان عرب 4 تا 10 ساله در زمانهای مختلف قبل و پس از فعالیت شدید بدنی مورد سنجش قرار گرفت. جهت انجام این کار، یک ساعت قبل (زمان صفر)، بلافاصله (زمان یک)، 3 ساعت (زمان دو) و 24 ساعت (زمان سه) پس از دویدن با حداکثر سرعت در مسیر 1250 متری، از اسبان مورد نظر خونگیری به عمل آمد. نمونههای خون با استفاده از دستگاه شمارشگر خودکار مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان داد، بیشتر فاکتورهای اندازهگیری شده (شامل تعداد گلبولهای قرمز، هموگلوبین، هماتوکریت، MCV، تعداد گلبولهای سفید، تعداد ضربان قلب، تعداد تنفس و درجه حرارت)، بلافاصله پس از دویدن افزایش معنیداری مییابد. به نظر میرسد که عواملی همچون استرس ناشی از قرار گرفتن در شرایط مسابقه و تعریق عامل این افزایش باشند. در این بررسی تغییرات پدید آمده در انواع گلبولهای سفید، الگوهای متفاوتی را نشان دادند.
https://www.ivj.ir/article_4518_f2020b7f43dbfa55384ef2e4205468d8.pdf
2014-02-01
78
87
تمرین
پارامترهای هماتولوژیک
اسب عرب
علیرضا
قدردان مشهدی
kianeg2000@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
غلامحسین
خواجه
gh_khadjeh@yahoo.com
2
AUTHOR
هانیه
مظاهری
kiarash2011@yahoo.com
3
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تأثیر گیاه خرفه بر عملکرد و خصوصیات لاشه ی جوجه های گوشتی
به منظور تعیین اثر استفاده از گیاه خرفه بر عملکرد جوجههای گوشتی سویه رأس، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی، با استفاده از 3 تیمار و 4 تکرار و 12 قطعه جوجه در هر تکرار انجام شد. تیمارها عبارت بودند از گروه کنترل، و تیمارهای دوم و سوم که به ترتیب حاوی 1 و 2 درصد پودر خرفه بودند. خوراک مصرفی، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی برای دورههای پیشدان و رشد اندازهگیری شدند. در پایان دوره (روز 42) از هر تیمار 8 قطعه پرنده (4 خروس و 4 مرغ) به صورت تصادفی انتخاب، و پس از توزین به منظور بررسی خصوصیات لاشه کشتار شدند. نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از سطوح مختلف خرفه در دورهی آغازین تأثیر معنیداری بر میانگین مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی ندارد (05/0P>)؛ امّا در دورهی دوم پرورش، و کل دورهی استفاده از خرفه در سطوح 1 و 2 درصد به صورت قابل ملاحظهای مصرف خوراک و وزن بدن را نسبت به گروه شاهد افزایش میدهد (05/0P≤). تأثیر سطوح مختلف پودر خرفه بر ضریب تبدیل غذایی در دورهی رشد و نیز کل دورهی پرورش، از لحاظ آماری معنیدار نبود (05/0P>). نتایج نشان میدهد تیمارهای غذایی اثر معنیداری بر بازده لاشه و اجزای آن نداشتهاند (05/0P>). نتیجه میشود که استفاده از خرفه باعث افزایش وزن بدن و مصرف خوراک، بدون تغییر در ضریب اجزای غذایی جوجهها شده است.
https://www.ivj.ir/article_4520_32040412ceda73a29fe71b41daec4f20.pdf
2014-02-01
88
97
خرفه
عملکرد
خصوصیات لاشه
جوجه های گوشتی
محمدرضا
قربانی
ghorbani.mr2010@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
محمد
بوجارپور
bojarpour@yahoo.com
2
AUTHOR
منصور
میاحی
m_mayahi@yahoo.com
3
AUTHOR
جمال
فیاضی
fayazij@ut.ac.ir
4
AUTHOR
سیدرضا
فاطمی طباطبایی
5
AUTHOR
سید صالح
طباطبایی
6
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
اثر توأم و جداگانه ی دو گونادوتروپین eCG و FSH بر فراسنجه های تولید مثلی در میش های نژاد زندی
این مطالعه به منظور بررسی اثر توام و جداگانه دو گونادوتروپین eCG و FSH بر فراسنجههای تولید مثلی میشهای نژاد زندی انجام شده است. تعداد 135 رأس میش زندی در فصل تولیدمثلی برای همزمانی فحلی، سیدرگذاری شده و به صورت تصادفی به 8 گروه تقسیمبندی شدند. گروه شاهد (36n=) هیچ تیماری دریافت نکردند. میشهای گروه eCG (20n=) همزمان با سیدربرداری به مقدار 400 واحد بینالمللی هورمون eCG به صورت عضلانی دریافت کردند. میشهای گروه eCG+FSH/0h (15n=)، eCG+FSH/12h (10n=) و eCG+FSH/24h (14n=) علاوه بر هورمون eCG در زمان سیدربرداری، یک دوز 5/0 میلیلیتری (معادل 10 میلیگرم) هورمون FSH نیز، به صورت عضلانی، به ترتیب در زمان سیدربرداری، 12 و 24 ساعت پس از سیدربرداری دریافت کردند. میشهای گروه FSH/0h (15n=)، FSH/12h (10n=) و FSH/24h (15n=) نیز، در زمان سیدربرداری، 12 و 24 ساعت پس از سیدربرداری تنها یک دوز 5/0 میلیلیتری هورمون FSH دریافت نمودند. میشها 48 ساعت پس از سیدربرداری با اسپرم تازه قوچهای نژاد زندی، تلقیح مصنوعی واژنی شدند. پس از زایمان فراسنجههای تولیدمثلی میشها و وزن تولد برههای هر یک از تیمارها مورد مقایسه قرار گرفت. بیشترین نرخ زایش در گروه FSH/24h (80 درصد) مشاهده شد که با گروه شاهد (8/52 درصد) و گروه eCG (55 درصد) اختلاف معنیدار نداشت (05/0P>). همچنین بیشترین نرخ برهزایی نیز در گروه FSH/24h (86 درصد) بود که با گروههای شاهد (8/52 درصد) و eCG (55 درصد) اختلاف معنیداری داشت (05/0P<). بیشترین دوقلوزایی در گروه eCG+FSH/24h با 4/1 مشاهده شد که اختلاف معنیداری با هفت گروه دیگر نداشت (05/0P>). دادههای وزن تولد نیز، تفاوت معنیداری را بین تیمارها نشان نداد (05/0P>). این نتایج نشان داد که استفاده از یک دوز FSH، 24 ساعت پس از سیدربرداری، میتواند اثرات بهتری نسبت به eCG بر فراسنجههای تولیدمثلی گوسفندان در فصل تولیدمثلی داشته باشد.
https://www.ivj.ir/article_4521_584bd430332ce3a3c765384f51818c27.pdf
2014-02-01
98
104
ECG
FSH
میش زندی
تلقیح مصنوعی
مهدی
لطفی
m.lotfi66@yahoo.com
1
AUTHOR
حمید
کهرام
hamid_kohram@yahoo.com
2
LEAD_AUTHOR
احمد
زارعشحنه
3
AUTHOR
مهدی
ژندی
Mzhandi@ut.ac.ir
4
AUTHOR
عباس
اکبری شریف
Akbarisharif.2020@yahoo.com
5
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی هیستوپاتولوژیک اثر عصاره گیاه آلوئه ورا در ترمیم زخم ماهی کپور معمولی
گیاه آلوئه ورا یا صبر زرد، یک گیاه دارویی شناخته شده با اثرات مختلف ضد التهابی، ضد ویروسی، ضد باکتریایی و محرک ایمنی است؛ اما این گیاه دارویی بیشتر به سبب نقشی که در روند ترمیم زخم و شادابی پوست در انسان دارد مورد توجه قرار گرفته ولی تاکنون از این گیاه برای ترمیم زخم در آبزیان استفاده نشده است. هدف از این تحقیق بررسی اثر عصاره خام گیاه آلوئه ورا در روند ترمیم زخم پوست ماهی کپور معمولی بود، به همین منظور 150 قطعه ماهی کپور معمولی (150-120 گرم) به 5 تیمار 30 قطعهای تقسیم شدند. ماهیها با ام اس -222 بیهوش شده و زخم تجربی بوسیله پانچ جراحی در سمت چپ هر ماهی به قطر 5 میلیمتر ایجاد گردید. به منظور بررسی اثر آلوئه ورا بر روند ترمیم، تیمارهای زیر در نظر گرفته شد، تیمار 1 به عنوان شاهد، تیمار 2 حمام دائم با 3 درصد آلوئه ورا، تیمار 3 تجویز خوراکی آلوئه ورا به میزان 5 درصد، تیمار 4 حمام کوتاه مدت 10 درصد آلوئه ورا (1±10دقیقه) و تیمار 5 حمام دائم مالاشیت گرین 5/0 میلیگرم در لیتر. از هر تیمار شش ماهی به صورت تصادفی انتخاب و نمونهبرداری از ماهیان در روزهای هفتم، چهاردهم و بیست و یکم پس از جراحی صورت گرفت که پس از تثبیت در فرمالین ده درصد و تهیه مقاطع آسیبشناسی و رنگآمیزی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج هیستوپاتولوژی نشان داد که ترمیم بافت آسیب دیده زیر اپیتلیوم، تشکیل جوانه گوشتی، مویرگ و فلس، در تیمار 4 حمام کوتاه مدت نسبت به سایر تیمارها بهتر بود. در تیمار حمام دائم روند ترمیم نسبت به تیمار شاهد کندتر بود که این موضوع میتواند به دلیل اثرات نامناسب این گیاه روی کیفیت آب و مصرف غذا باشد. برای این که نتایج محکمتری حاصل گردد تحقیقات بیشتری پیشنهاد میگردد.
https://www.ivj.ir/article_4522_0ac3595baf9ce558165f415398f3ae20.pdf
2014-02-01
105
112
آلوئه ورا
هیستوپاتولوژی
ترمیم زخم
کپور معمولی
مهرزاد
مصباح
mmesbah@yahoo.com
1
LEAD_AUTHOR
مجتبی
علیشاهی
alishahim@scu.ac.ir
2
AUTHOR
فریدون
صابری افشار
fsafshar@scu.ac.ir
3
AUTHOR
بابک
محمدیان
bmohammadian@hotmail.com
4
AUTHOR