دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
تعیین الگوی پروتئینی جدایه های یرسینیا راکری بدست آمده از برخی مزارع قزل آلای پرورشی
5
12
FA
نسترن
بهادری
دانشجو کارشناسی ارشد سلولی و مولکولی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه آزاد تهران شرق
n_bahadori88@yahoo.com
مهدی
سلطانی
استاد دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
msoltani@ut.ac.ir
مهناز
فرهمند
استاد دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران شرق
farahmand90@yahoo.com
سمیرا
محمدیان
دانشجوی دکترای بهداشت آبزیان دانشگاه تهران
samohamadian@ut.ac.ir
الهه
سلطانی
دانشجو میکروبیولوژی، دانشکده زیست شناسی، پردیس علوم دانشگاه تهران
x@yahoo.com
10.22055/ivj.2016.14696
یرسینیوزیس، یکی از بیماریهای مهم باکتریایی در ماهیان با عامل <em>یرسینیا راکری</em> میباشد که در ایران موارد بیماریزایی آن رو به افزایش است. این مطالعه با هدف جداسازی، شناسایی و تعیین الگوی پروتئینی جدایههای <em>یرسینیا راکری</em> از برخی مزارع قزلآلای مبتلا صورت گرفته است. به دنبال کشت و جداسازی نمونههای باکتریایی از ماهیان مشکوک به یرسینیوزیس از تعداد 16 مزرعه در استانهای مازندران، چهارمحال و بختیاری و قزوین، تعداد شش جدایه <em>یرسینیا</em> <em>راکری</em> به روشهای فنوتیپی، بیوشیمیایی و مولکولی شناسایی گردید. این جدایهها روی محیط ژلوز خون در دمای 22 درجهی سانتیگراد به مدت 48 ساعت کشت داده و پروتئینهای مربوط به هر جدایه استخراج و تشابه آنها با یکدیگر به روش SDS-PAGE مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج حاصله نشان داد که الگوی پروتئینی پنج جدایه مشابهت کاملی با یکدیگر داشته اما پروتئینهای یک جدایه با بقیه به میزان 5 درصد تفاوت نشان داد. نتایج به دست آمده نشان میدهد که جدایههای <em>یرسینیا راکری</em> عامل یرسینیوزیس در مزارع پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان در این مناطق از همولوژی بالایی برخوردار میباشند که میتواند در معیارهای پیشگیری مانند ایمنسازی مورد استفاده قرار گیرد.
یرسینیا راکری,یرسینیوزیس,قزل آلای رنگین کمان,SDS-PAGE
https://www.ivj.ir/article_14696.html
https://www.ivj.ir/article_14696_52a843ad020b5da8c5365b44abf109f1.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
مطالعه مورفولوژی و مورفومتری قلب در جنین گوسفند
13
22
FA
محمود
خاکساری مهابادی
دانشگاه شهید چمران اهواز
mkhaksary@scu.ac.ir
سلماز
انصاری منوچهرآبادی
دانش آموخته دکتری عمومی دامپزشکی
ansarisolmaz69@yahoo.com
کاوه
خزائیل
0000-0002-4505-1106
دانشگاه شهید چمران، اهواز
k.khazaeil@scu.ac.ir
رضا
رنجبر
دانشگاه شهید چمران، اهواز
dabir120@yahoo.com
10.22055/ivj.2016.14701
علیرغم این که قلب به عنوان یکی از حساسترین اعضای بدن همواره در پژوهشهای علوم پایهی پزشکی مطرح بوده است، اما در خصوص رشد تکاملی ماکروسکوپی قلب گوسفند گزارشی در دسترس نیست. لذا مطالعهی حاضر با هدف بررسی آناتومی و مورفومتری قلب گوسفند در دورهی جنینی انجام گرفت. در این پژوهش تعداد 41 رأس جنین گوسفند از کشتارگاه جمعآوری و در محلول فرمالین 10 درصد تثبیت شد. تمامی جنینها بر اساس طول فرق سر - دنبالچه (CRL) به سه گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل CRL 6 تا 15 سانتیمتر، گروه دوم شامل CRL 5/15 تا 5/28 سانتیمتر وگروه سوم شامل CRL 30 تا 40 سانتیمتر بود. CRL جنینها از 6 الی 40 سانتیمتر بود و در نتیجه سن تخمینی جنینها از 48 روز تا 120 روز تعیین شد. ابعاد مورفومتری جنینها شامل: وزن قلب، قطر بزرگ قلب، قطر کوچک قلب، محیط قلب، طول لبهی جلویی، طول لبهی عقبی، طول بطن راست، طول بطن چپ، ضخامت دیوارهی بطن راست، ضخامت دیوارهی بطن چپ و ضخامت دیوارهی بین بطنی اندازهگیری شد. نتایج نشان داد که روند افزایش وزن جنینها و پارامترهای فوق تابع افزایش سن جنینها بود. هرچند که بین دو جنس نر و ماده اختلاف معنی داری وجود نداشت. از نظر مورفولوژی، قلب جنینها دارای رأس نوک تیز، دهلیز راست و چپ، بطن راست و چپ و شیار کرونری بود. مطالعهی سطح داخلی بطنها حضور طنابهایی کوچک را نشان داد که نوارهای معتدل کنندهی کوچک بودند. بر اساس نتایج حاصل مشخص شد که همزمان با رشد تکاملی عمومی بدن و افزایش وزن و طول جنین گوسفند، قلب نیز در تمام ابعاد، رشد تکاملی فزایندهای را نشان میدهد.
جنین,قلب,مورفولوژی,مورفومتری,گوسفند
https://www.ivj.ir/article_14701.html
https://www.ivj.ir/article_14701_68a2cdbac72a457d5b237dbe2f1b3bc1.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
ردیابی ویروس کم خونی عفونی ماکیان در گله های گوشتی استان خوزستان
23
29
FA
سمیه
دیباوند
دانشجوی دکترای تخصصی بیماریهای طیور
faranakdiba_dvm@yahoo.com
منصور
میاحی
متخصص بهداشت و بیماریهای طیور، دانشگاه شهید چمران اهواز
m_mayahi@yahoo.com
عبدالحمید
شوشتری
متخصص بهداشت و بیماریهای طیور ، موسسسه تحقیقاتی و سرم سازی رازی کرج
hamid1342ir@yahoo.com
مسعودرضا
صیفی
ویروس شناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
masoudrs@yahoo.com
رمضانعلی
جعفری
0000-0003-1998-8699
متخصص بهداشت و بیماریهای طیور، دانشگاه شهید چمران اهواز
jafari.ramezanali@scu.ac.ir
10.22055/ivj.2016.14702
کمخونی عفونی به عنوان یکی از مهمترین بیماریهای سرکوبکنندهی ایمنی در ماکیان میباشد. عامل بیماری از سیرکوویروسها ایکوزاهیدرال، بدون غشا میباشد. ژنوم حلقوی و DNA تک رشتهای دارد. ویروس کمخونی عفونی ماکیان (CIAV) اخیراً به عنوان تنها جنس گیروویروس دستهبندی شده است. شدت نشانههای بالینی به چندین فاکتور از قبیل دوز ویروس و سن آلودگی وابسته میباشد. همچنین معتقدند که ایجاد مقاومت سنی با بلوغ سیستم ایمنی مرتبط میباشد. هدف این مطالعه، ردیابی ویروس کمخونی عفونی در گلههای گوشتی استان خوزستان در جنوب غربی ایران بود. نمونهها از 50 گلهی گوشتی تهیه و به طور تصادفی از هر گله 10 کبد از لاشههای کشتار شده جدا گردید. نتایج نشان دادند که از نظر ویروس کمخونی عفونی، 32 گله (64 درصد) از 50 گلهی گوشتی از نظر CAV با روش مولکولی PCR مثبت هستند. همچنین 13 گله از 24 گلهی گوشتی تجارتی (16/54 درصد) به روش الایزا مثبت بودند. این مطالعه نشان داد آلودگی با ویروس کمخونی عفونی ماکیان در گلههای گوشتی منطقه گسترده است و در گلههای مرغان گوشتی به میزان بالایی وجود دارد.
کم خونی عفونی ماکیان,ایمونوساپرسیو,گله گوشتی,خوزستان
https://www.ivj.ir/article_14702.html
https://www.ivj.ir/article_14702_30802baed2e1af2fb629f1c190248d05.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
بررسی اثر حفاظتی آنتی ونوم پلی والان و کوارستین بر تغییرات هموگرام و شکنندگی اسمزی گلبولهای قرمز در پی تزریق سم کژدم Mesobuthus eupeus در موش صحرایی
30
42
FA
محمد
راضی جلالی
0000-0003-2092-5652
دانشگاه شهید چمران اهواز
jalali_m@scu.ac.ir
سیده میثاق
جلالی
دانشگاه شهید چمران اهواز
mi.jalali@scu.ac.ir
حسین
نجف زاده ورزی
دانشگاه شهید چمران اهواز
najafzadehvarzi@gmail.com
امیرعباس
شکرائیان
دانشگاه شهید چمران اهواز
amirshokraeian@gmail.com
10.22055/ivj.2016.14703
عقرب گزیدگی یکی از خطرهای کلان بهداشت و سلامت انسان و حیوانات به ویژه در مناطق گرمسیری است. کژدم <em>مزوبوتوس یوپئوس</em> یکی از شش کژدم مهم و خطرناک در منطقهی خوزستان و ایران است. در این پژوهش، اثرات سم این کژدم بر تابلوی خونی و شکنندگی اسمزی گلبولهای قرمز (OF) و همچنین مقایسهی کارایی آنتیونوم پلیوالان و مادهی آنتیاکسیدان کوارستین در حفاظت از گلبولهای قرمز در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفتهاند. تعداد 90 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به 5 گروه دستهبندی شدند. گروه 1 (کنترل) سرم فیزیولوژی، گروه 2 سم کژدم، گروه3 سم و آنتیونوم، گروه 4 سم و کوارستین و گروه 5 سم و آنتیونوم و کوارستین را به صورت درون صفاقی دریافت کردند. خونگیری از درون قلب در زمانهای 1، 3 و 24 ساعت پس از تزریق سم و در هر بار از 6 سر موش صحرایی انجام گرفت. یافتههای به دست آمده از هموگرام نشاندهندهی کاهش غیرمعنیدار شاخصهای اریتروسیتی شامل PCV و Hb، 24 ساعت پس از تزریق سم در گروههای 2 و 4 بود. ولی در گروههای 3 و 5 با تجویز پادزهر چنین کاهشی دیده نشد. همچنین در گروههای دریافتکنندهی سم (2، 3، 4 و 5) افزایش معنیدار در شمار پلاکتها، یک ساعت پس از تزریق و افزایش معنیدار شمار نوتروفیلها و کاهش لنفوسیتها، 3 ساعت پس از تزریق مشاهده گردید. میزان شکنندگی اسمزی گلبولهای قرمز در کلیهی گروههای دریافت کنندهی سم، افزایش یافت و این افزایش در رقتهای 45/0، 40/0 و 35/0 درصد بافر نمکی، نسبت به گروه کنترل معنیدار بود (05/0p<). بنابراین میتوان چنین نتیجهگیری کرد که سم کژدم <em>مزوبوتوس یوپئوس</em> سبب افزایش شکنندگی اسمزی گلبولهای قرمز و نیز نوتروفیلی میگردد. همچنین تجویز آنتیونوم و یا کوارستین به طور جداگانه یا همزمان در دوز و زمان به کار رفته در این مطالعه، اگر چه در بهبود شاخصهای اریتروسیتی مؤثر است، اما نمیتواند از افزایش شکنندگی اسمزی گلبولهای قرمز و تغییرات لکوگرام در پی تزریق سم جلوگیری نماید.
آنتی ونوم,سم کژدم,شکنندگی اسمزی,کوارستین,مزوبوتوس یوپئوس
https://www.ivj.ir/article_14703.html
https://www.ivj.ir/article_14703_a53d86ba012fdc038764e5a7ab71e237.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
تاثیر مصرف خوراکی عصاره الکلی جلبک Laurencia snyderia وSargassum angustifolium برمیزان رشد، بازماندگی و رنگدانههای پوست ماهی ماکرو (Labidochromis caeruleus)
43
52
FA
زهرا
طولابی دزفولی
دانشگاه شهید چمران اهواز
z.tulaby@gmail.com
مهرزاد
مصباح
دانشگاه شهید چمران اهواز
mesbah_m@scu.ac.ir
رحیم
پیغان
دانشگاه شهید چمران
peyghan2014@gmail.com
علی
فضل ارا
دانشگاه شهید چمران اهواز
a.fazlara@scu.ac.ir
مهدی
زارعی
دانشگاه شهید چمران اهواز
zarei@scu.ac.ir
10.22055/ivj.2016.14704
جلبک قهوهای (<em>Sargassum angustifolium</em>) و جلبک قرمز (<em>Laurencia snyderia</em>) از جمله جلبکهای دریایی مهم خلیج فارس محسوب میشوند که منابع مهمی از پروتئینها، ویتامینها، مواد معدنی و رنگدانهها میباشند و مهمترین رنگدانههای موجود در جلبکهای دریایی کاروتنوئیدها هستند. به منظور مطالعهی اثربخشی جلبکهای دریایی بر رشد و رنگ پذیری ماهی زینتی ماکرو، 210 قطعه ماهی با میانگین وزن اولیه 65/0±5/6 گرم به طور تصادفی به هفت گروه تقسیم شده (هر گروه حاوی 30 قطعه ماهی) و به مدت 60 روز برای انجام آزمایش، نگهداری و غذادهی گردیدند. گروه شاهد فقط غذای تجاری (بیومار) آغشته به روغن زیتون را دریافت مینمودند و سایر گروهها با عصارهی اتانولی جلبک سارگاسوم و لارنسیا حاوی 5، 10 و 15 گرم مادهی خشک به ازاء هر کیلوگرم غذا به مدت دو ماه تغذیه شدند. شاخصهای رشد (ضریب رشد ویژه، ضریب تبدیل غذایی، فاکتور وضعیت و میزان بازدهی پروتئین) تیمارهای آزمایشی در روزهای صفر، 30 و 60 اندازهگیری شدند. نتایج نشان داد که در تیمارهای تغذیه شده با جلبک، تغییرات معنیداری در فاکتورهای رشد ایجاد نگردید (05/0p>). به منظور ارزیابی رنگ ماهیها در گروههای مختلف به روش تصویربرداری، فاکتورهای L<sup>*</sup>، a<sup>*</sup>، <sup>*</sup>b، Hue و Chroma در سه ناحیهی سینهای، پشتی و شکمی بررسی گردیدند. نتایج نشان داد که میزان رنگ زرد و وضوح و شدت رنگ در تمام تیمارهای تغذیه شده با جلبک به طور معنیداری بیشتر از گروه شاهد بود (05/0p<). نتایج حاصل از اندازهگیری کاروتنوئیدها در پوست ماهیان نشان داد که میزان تجمع رنگدانهها در تیمارهای تغذیه شده با جلبک لارنسیا نسبت به گروه شاهد به طور معنیداری بیشتر بود، در صورتی که در تیمارهای تغذیه شده با جلبک سارگاسوم، فقط میزان 15 گرم در کیلوگرم جیرهی غذایی باعث افزایش معنیدار در میزان رنگدانههای پوست شد.
سارگاسوم,لارنسیا,رنگدانه,پوست,ماهی ماکرو
https://www.ivj.ir/article_14704.html
https://www.ivj.ir/article_14704_734ced0cc91b35f4860d69da08854c23.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
بررسی اثر نانوکیتوزان بر ایمنی زایی واکسن خوراکی آئروموناس هیدروفیلا در ماهی کپور معمولی
53
65
FA
مجتبی
علیشاهی
0000-0003-1895-0230
دانشکده دامپزشکی ، دانشگاه شهید چمران اهواز
alishahim@scu.ac.ir
مانا
سعیدی منش
دانشگاه شهید چمران اهواز
saidimanesh@gmail.com
مهرزاد
مصباح
دانشگاه شهید چمران اهواز
mehrmesbah@yahoo.com
مهدی
زارعی
گروه بهداشت مواد غذایی دانشگاه شهید چمران اهواز
zarei@scu.ac.ir
10.22055/ivj.2016.14705
هرچند واکسنهای خوراکی مزایای زیادی نسبت به سایر روشهای واکسیناسیون در آبزیان دارند، ولی به دلیل تخریب آنتیژنهای واکسنی در روده و جذب کم این آنتیژنها در سیستم لمفوئید روده، این روش توسعهی زیادی نداشته است. کیتوزان اخیراً در سیستم تجویز خوراکی داروها کاربرد یافته است. در این تحقیق نانوکیتوزان از پوستهی میگو استحصال شده و پس از کنترل کیفی، اثر این ماده به عنوان ادجوان خوراکی به همراه واکسن <em>آئروموناس هیدروفیلا</em> در ماهی کپور معمولی ارزیابی گردید. 360 قطعه ماهی کپور معمولی (67/4±5/46 گرم) به 4 گروه در سه تکرار تقسیم شدند. تیمار اول و دوم به ترتیب با واکسن خوراکی <em>آئروموناس هیدروفیلا</em> و واکسن خوراکی به همراه نانوکیتوزان ایمن شدند، تیمار 3 خوراک حاوی نانوکیتوزان دریافت نمود و تیمار 4 فقط خوراک معمولی دریافت کرد. تغذیه با خوراکهای تجربی (واکسن خوراکی) در روزهای 1 تا 5 و 20 تا 25 انجام گرفت. از ماهیها در روزهای 25، 40 و 55 خونگیری انجام شده و برخی پاسخهای ایمنی شامل عیار آنتیبادی، فعالیت لایزوزیم سرم، قدرت باکتریکشی سرم، میزان IgM، فعالیت کمپلمان و فعالیت نیتروبلوتترازولیوم (NBT) بین تیمارها مقایسه گردید. بعد از آخرین مرحلهی نمونهگیری ماهیهای هر تیمار با باکتری بیماریزای آ<em>ئروموناس هیدروفیلا</em> چالش داده شدند. نتایج نشان داد برخی شاخصهای ایمنی غیر اختصاصی در بین تیمارها بهبود معنیداری داشته است، به طوری که فعالیت لایزوزیم، قدرت باکتریکشی سرم، NBT و میزان IgM در تیمار 2 (واکسن + نانوکیتوزان) در هر سه مرحله نمونهگیری افزایش معنیداری نسبت به کنترل نشان داد (05/0P<). در تیمار یک (واکسن) و تیمار سه (نانوکیتوزان) افزایش نسبی مشاهده شد. فعالیت کمپلمان در بین تیمارها تفاوت معنیداری نشان نداد (05/0P>). تیتر آنتیبادی ضد <em>آئروموناس هیدروفیلا</em> در مرحلهی اول و دوم نمونهگیری در تیمارهای 1 و 2 افزایش معنیداری نسبت به تیمار کنترل داشت (05/0P<). تلفات بعد از چالش تحت تأثیر ایمنسازی خوراکی ماهیها با واکسن <em>آئروموناس هیدروفیلا</em> و نانوکیتوزان قرار نگرفت (05/0P>). لذا میتوان نتیجه گرفت که ایمنسازی خوراکی ماهی کپور معمولی با واکسن خوراکی <em>آئروموناس هیدروفیلا</em> به همراه نانوکیتوزان هر چند بهبود برخی شاخصهای ایمنی غیر اختصاصی ماهی کپور معمولی را باعث میشود، ولی در میزان محافظت ماهی و عیار آنتیبادی سرمی ضد آئرموناس هیدروفیلا تأثیر معنیداری ندارد.
کپور معمولی,واکسن آئروموناس هیدروفیلا,واکسن خوراکی,نانوکیتوزان,پاسخ ایمنی
https://www.ivj.ir/article_14705.html
https://www.ivj.ir/article_14705_ca2440cea8d699043c45a01076f9eaab.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
بررسی غلظت سرمی عناصر معدنی و هورمونهای تیروئیدی اسبچه های خزر با جیره های متفاوت غذایی
66
77
FA
احمد
قربانی
دانشجوی دکتری تخصصی تغذیه دام ، دانشگاه گیلان
ghorbanee@gmail.com
حسن
درمانی کوهی
استادیار/ گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه گیلان
darmani_22000@yahoo.com
اردشیر
محیط
استادیار ، گروه علوم دامی، دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان
ar_mohit@guilan.ac.ir
10.22055/ivj.2016.14706
به رغم این که عناصر معدنی در هورمونها، آنزیمها، بافتها و مایعات بدن وجود دارند، اما در بدن ساخته نمیشوند و باید توسط جیرهی غذایی تأمین شوند. در این تحقیق هدف شناسایی مقادیر مبنای غلظت سرمی عناصر معدنی شامل کلسیم، مس، آهن، پتاسیم، منیزیم، سدیم، فسفر، گوگرد و روی و هورمونهای تیروئیدی (T3، T4، FT3، FT4 و TSH) اسبچههای خزر در شرایط متفاوت تغذیه، سن، جنس و ارتباط بین آنها بوده است. این تحقیق با استفاده از 12 رأس اسبچهی خزر و طرح آماری چرخشی متوازن در سه دورهی آزمایشی (هر یک 56 روز، فاصلهی بین دورهها 7 روز)، 4 تیمار (جیرههای غذایی)، 9 تکرار در هر تیمار و 4 بلوک (ترکیب دو جنس و دو گروه سنی کمتر و بیشتر از 3 سال) اجرا شد. تیمارها شامل استفاده از مکمل عناصر معدنی در سطوح صفر و 86/4 درصد و مادهی خشک مصرفی روزانه در سطوح 50 و 100 درصد احتیاجات بود. در انتهای دورههای آزمایشی از اسبها نمونهی خون گرفته شد. عناصر معدنی با روش طیف سنجی نشر نوری- پلاسمای جفت شدهی القایی و هورمونهای تیروئیدی به وسیلهی کیتهای الایزا مخصوص اسب اندازهگیری شدند. غلظت سرمی T3، T4، FT3، TSH و نسبت T3/T4 در مادیانها بیشتر از نریانها بود. اثرات سن و جیرهها بر روی هورمونهای تیروئیدی معنیدار نبود. اثر جیرههای غذایی بر غلظت سرمی مس معنیدار بود. ضرایب همبستگی غلظت سرمی T3 با Ca/K (377/0) و T4 با Ca/K (331/0) قابل توجه و معنیدار بود. به علت مکانیسم هموستازی بدن در حیوان سالم، به غیر از مس، غلظت سرمی سایر عناصر معدنی مورد مطالعه و غلظت سرمی هورمونهای تیروئیدی در دورههای آزمایشی تحت تأثیر جیرههای غذایی قرار نگرفتند. همچنین نسبت عناصر معدنی به یکدیگر، در مقایسه با عناصر معدنی به صورت انفرادی، همبستگی بیشتری با غلظت سرمی هورمونهای تیروئیدی در اسب داشت.
اسبچه خزر,عناصر معدنی,هورمونهای تیروئیدی,الایزا,طیف سنجی نشر نوری-پلاسمای جفت شده القایی
https://www.ivj.ir/article_14706.html
https://www.ivj.ir/article_14706_c7bb87be5c4cdb815d67a49bfdc2e3c0.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
تأثیر روشهای مختلف تولک بری بر پاسخ ایمنی و برخی فراسنجه های بیوشیمیایی و تولیدمثلی مرغان تخمگذار
78
87
FA
زینب
مرادپور
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
zm.mm1377@gmail.com
سمیه
سالاری
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
somayehsallary@yahoo.com
محمد رضا
قربانی
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
ghorbani.mr2010@gmail.com
محسن
ساری
دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی رامین خوزستان
mohsensare@yahoo.com
10.22055/ivj.2016.14707
هدف از انجام این تحقیق، تأثیر روشهای مختلف تولکبری بر سیستم ایمنی و تغییرات فراسنجههای لیپیدی و تولیدمثلی مرغهای تخمگذار میباشد. در این مطالعه از 180 قطعه مرغ تخمگذار سویههای لاین در سن 52 هفتگی با 6 تیمار و 5 تکرار و 6 قطعه مرغ در هر تکرار به مدت 12 هفته در قالب طرح کاملاً تصادفی استفاده شد. تیمارهای مورد استفاده در این آزمایش شامل: 1- گروه محروم از غذا (حذف خوراک) 2- گروه تغذیه شده با 50 درصد پودر یونجه +50 درصد جیرهی تخمگذاری 3- گروه تغذیه شده با 75 درصد پودر یونجه +25 درصد جیره تخمگذاری 4- گروه تغذیه شده با 100 درصد پودر یونجه 5- گروه تغذیه شده با دانهی کامل جو 6- گروه تغذیه شده با جیرهی حاوی سطح بالای روی (روی در سطح 20 گرم در کیلوگرم جیره) بودند. نتایج نشان دادند که غلظت تریگلیسیرید و HDL خون در روز 10 تولک در تیمار دانه کامل جو در مقایسه با دیگر مرغان بالاتر و غلظت کلسترول و LDL در تیمارهای دانه کامل جو، 75 و 100 درصد یونجه پایینتر از سایر تیمارها بود (05/0P<). تیمار 75 درصد یونجه در روز دهم بیشترین و تیمار حاوی روی در روز 28 پایینترین عیار پادتن علیه SRBC را از خود نشان دادند (05/0P<). استفاده از روشهای مختلف تولکبری باعث افزایش معنیدار فولیکولهای سفید در تیمار حاوی 75 درصد پودر یونجه و کاهش معنیدار در تیمارهای حذف خوراک و 100 درصد پودر یونجه شد (05/0P<). نتایج این بررسی نشان داد که استفاده از سطح 75 درصد پودر یونجه و نیز دانه کامل جو تأثیر مطلوبی بر برخی فراسنجههای لیپیدی خون و عیار پادتن علیه SRBC در خلال دوره تولک داشت.
پودر یونجه,تولک بری اجباری,فراسنجه های خونی,مرغان تخمگذار
https://www.ivj.ir/article_14707.html
https://www.ivj.ir/article_14707_c27de8898103543196190c163e7446b9.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
ارزیابی اثر مصرف کافئین در دوران بارداری بر تکوین عدسی در نوزاد موش صحرایی
88
96
FA
حسن
مروتی
0000-0003-0275-1636
دانشگاه تهران
hmorovvati@scu.ac.ir
لیلا
عینی
دانشجوی PhD بافت شناسی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
leila_eini@ut.ac.ir
مسعود
ادیب مرادی
عضو هیات علمی دانشکده دامپزشکی دانشگاه تهران
adibmoradi@ut.ac.ir
10.22055/ivj.2016.14708
مصرف مواد آسیبرسان خارجی در زمان بارداری باعث ایجاد اختلال در تکوین سیستمهای مختلف جنین از جمله سیستم بینایی میشود. آگاهی از عوامل آسیبرسان، پی بردن به اثرات زیانبخش آنها و نیز پیشگیری از آن، میتواند منجر به کاهش تولد همراه با آسیب، گردد. نظر به اهمیت سیستم عصبی و نحوهی تشکیل آن در دوران جنینی و همچنین وفور و امکان دسترسی زیاد به کافئین در مادران باردار، در این مطالعه اثرات این ماده در خلال تکوین چشم در نوزادان موشهای صحرایی در طی تشکیل سیستم بینایی جنین مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه 24 سر موش صحرایی باردار نژاد ویستار به سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) تقسیم شدند و دوزهای 50 و 100 میلیگرم کافئین و سرم فیزیولوژی، روزانه به صورت تزریقی داخل صفاقی از روز نهم تا 20-21 بارداری دریافت کردند. در روز 21 بارداری، چشمها خارج شده و بررسیهای هیستولوژیک و هیستومورفومتریک عدسی چشم انجام شد. همچنین مطالعهی ماکروسکوپی و بررسی ناهنجاریهای ظاهری نوزادان صورت گرفت. نتایج نشان داد که مصرف کافئین در زمان بارداری باعث ایجاد تأخیر و نقص در تکامل سیستم بینایی از جمله عدسی میشود و بیشترین و مهمترین تغییرات هیستومورفومتری در دوز mg100 رخ داد. یافتههای به دست آمده از بررسی اندازهی طول فرق سری- نشیمنگاهی جنینها نشان میدهد که این اندازه در گروههای آزمایشی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیدار داشته است. همچنین یافتههای به دست آمده از بررسی میزان وزن جنینها نشان داد که گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیدار را نشان داده است (05/0P<). با توجه به شواهد ماکروسکوپی و هیستوپاتولوژیکی، احتیاط در مصرف کافئین در مادران باردار توصیه میشود.
کافئین,عدسی,تراتوژن,جنین موش صحرایی,هیستومورفومتری
https://www.ivj.ir/article_14708.html
https://www.ivj.ir/article_14708_c80b73867b0a897d7071e21e796d10b9.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
مطالعه هیستومتری تخمدان موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین متعاقب تجویز نانو اکسید روی و اکسید روی
97
107
FA
طیبه
محمدی
0000-0002-8460-8261
دانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده علوم
tymhd@razi.ac.ir
بابک
محمدیان
0000-0002-6981-9028
دانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده دامپزشکی
mohammadb@scu.ac.ir
حسین
نجف زاده ورزی
دانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده دامپزشکی
najafzadehvarzi@gmail.com
رباب
شیرعلی
دانشگاه شهید چمران اهواز دانشکده علوم
rshirali1364@yahoo.com
10.22055/ivj.2016.14709
یک علت ناباروری در زنان دیابت است. یکی از اندامهایی که دیابت روی ساختار و عملکرد آن اثر سوء میگذارد تخمدان است. نانو اکسید روی یکی از مشتقات روی است که در مطالعات اخیر از آن به عنوان یک عامل آنتیدیابتی قوی نام برده شده است. همچنین، روی عنصری مهم در باروری است. بنابراین در مطالعهی حاضر اثرات نانواکسید روی و اکسید روی بر ساختار تخمدان در موشهای صحرایی دیابتی با اکسید روی مقایسه شده است. در این مطالعه تعداد 40 سر موش صحرایی مادهی بالغ نژاد ویستار به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، شاهد (سرم فیزیولوژی)، دیابتی (استرپتوزوتوسین: mg/kg60، داخل صفاقی)، دیابتی دریافت کنندهی اکسید روی (mg/kg30) و دیابتی دریافت کنندهی نانو اکسید روی (mg/kg30) تقسیم شدند. پس از 4 هفته تیمار، قند خون و وزن هر حیوان اندازهگیری شد. پس از آسانکشی، تخمدانها جدا و پس از توزین در فیکساتیو مناسب غوطهور شدند. از تخمدان به روش معمول تهیهی مقاطع بافتی، برشهایی به ضخامت 5 میکرومتر تهیه و رنگآمیزی شدند و با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. دیابت تعداد فولیکولهای آغازین و جسم زرد را کاهش داد (05/0P<) در حالی که روی سایر فولیکولها شامل فولیکولهای اولیه، ثانویه و ثالثیه و همچنین قطر فولیکولی اثر نداشت (05/0P>). تجویز اکسید روی از کاهش تعداد فولیکولهای آغازین و جسم زرد جلوگیری کرد (05/0P<). تجویز نانو اکسید روی از کاهش تعداد فولیکولهای آغازین جلوگیری کرد و تعداد جسمهای زرد را افزایش داد (05/0P<). نانو اکسید روی در مقایسه با اکسید روی ممکن است اثرات محافظتی بیشتری داشته باشد و بر فولیکولزایی نیز اثر تحریکی داشته باشد.
دیابت,نانو اکسید روی,تخمدان,موش صحرایی,هیستومتری
https://www.ivj.ir/article_14709.html
https://www.ivj.ir/article_14709_c28205d43e2a9cc9c7c3f1301a99d5d6.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
وِیژگی های کالبدشناسی رباط های مفصل مچ پای گاومیش رودخانه ای خوزستان
108
117
FA
جمال
نوری نژاد
هیات علمی
j.nourinezhad@scu.ac.ir
عبدالواحد
معربی
هیات علمی
a.moarabi@scu.ac.ir
یزدان
مظاهری
هیات علمی
y.mazaheri@scu.ac.ir
علی محمد
کرمی
-
j_nne@yahoo.com
10.22055/ivj.2016.14711
مفصل مچ پا با دارا بودن استخوانهای کوتاه، مفاصل، رباطها و وترهای متعدد، ساختار کالبدشناسی پیچیدهای دارد. این مفصل به علت عدم پوشش مناسب توسط بافت نرم، در مقابل ضربات متعدد محیطی در معرض آزردگی است و درگیریهای مفصلهای اندام حرکتی گاومیش از شایعترین علل اختلالات و آسیبهای کلینیکی این حیوان به شمار میرود. هدف از پژوهش حاضر، دستیابی به جزئیات کامل و دقیق از مورفولوژی رباطهای مفصل مچ پای گاومیش بود. به منظور انجام این مطالعه، اندامهای لگنی چپ و راست (از ناحیهی یک سوم پایینی درشتنیای تا یک سوم بالایی قلم پا) 5 رأس گاومیش نر رودخانهای خوزستان با سن تقریبی 2 تا 3 سال از کشتارگاه اهواز تهیه شد. از نظر کالبدشناسی، مفصل مچ پای گاومیش در بین استخوان درشتنیای و قوزک خارجی استخوان نازک نیای در بالا و قلم پا در پائین قرار داشت. در ردیف بالائی استخوانهای پاشنه و قاپ، در ردیف مرکزی استخوان مرکزی- چهارگوش و در ردیف پائینی استخوان دومی و سومی و استخوان اولی قرار داشتند. رباطهای مفصل مچ پا شامل 1) کولترال های خارجی بلند و کوتاه، 2) کولترال خارجی کوتاه: شاخهی پاشنهای-نازکنیای، شاخهی قاپی-نازکنیای، شاخهی پاشنهای- قلم پایی، 3) کولترال داخلی کوتاه: شاخهی درشتنیای- پاشنهای، شاخهی درشتنیای - قاپی، درشتنیای - مرکزی، 4) مچ پائی بالایی: رباط قاپی-پاشنهای جانبی، رباط قاپی-پاشنهای کف پایی، 5) مچ پائی پایینی: رباطهای مچ پائی پشتی: رباط قاپی-مرکزی-پائینی-قلم پائی، رباطهای مچ پائی کف پایی: رباط کف پایی بلند، رباطهای بین مچ پایی بین استخوانی و 6) مچ پائی-قلم پائی بودند. از منظر کالبدشناسی مقایسهای، شاخهی قاپی- نازکنیای رباط کولترال داخلی کوتاه، شاخههای درشت نیای- قاپی و درشت نیای- مرکزی رباط کولترال داخلی کوتاه، رباط قاپی-مرکزی-پائینی-قلم پائی و رباط کف پایی بلند مفصل مچ پای گاومیشهای رودخانهای، تفاوتهای شایان توجهی با سایر دامهای نشخوارکننده گزارش شده دارد.
گاومیش,مچ پا,کالبدشناسی,رباط
https://www.ivj.ir/article_14711.html
https://www.ivj.ir/article_14711_12d2c14cedb59884bf6232e78e44a92c.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
12
1
2016
05
01
بررسی باقی مانده آنتی بیوتیکی اکسی تتراسایکلین و تتراسایکلین به روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا ( HPLC) از مراکز جمع آوری شیر استان گیلان
118
123
FA
ابراهیم
رحیم آبادی
مربی پژوهشی، بخش دامپزشکی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان، رشت، ایران
rahimabadie@yahoo.com
یداله
اسدپور
رئیس بخش تحقیقات دامپزشکی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان
yasadpour@yahoo.com
پیمان
سایه بان
بخش تحقیقات دامپزشکی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی گیلان، رشت، ایران
p. sayeban @yahoo.com
10.22055/ivj.2016.14715
به دلیل اثرات زیانبار باقیماندههای دارویی بر سلامت انسان، پایش حضور آنها در مواد غذایی اهمیت به سزایی دارد. در این مطالعهی موردی، تعداد 15 نمونه شیر از 4 مرکز جمعآوری شیر به ظرفیت 4000 لیتر در 15 نوبت به صورت تصادفی جمعآوری و مورد آزمایش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا قرار گرفت. در 80 درصد از نمونهها مقادیر آنتیبیوتیکهای اکسیتتراسایکلین و تتراسایکلین تأیید شد و 20 درصد نمونهها فاقد دو آنتیبیوتیک بودند. به وسیلهی آزمون کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا مشخص شد که میانگین نمونههای مثبت از نظر باقیماندهی آنتیبیوتیکهای تتراسایکلین و اکسی تتراسایکلین بیش از حد مجاز بود. مقدار 5/26 درصد نمونهها نسبت به هر دو آنتیبیوتیک و 5/53 درصد نمونهها فقط به یک آنتیبیوتیک آلودگی داشت. میانگین باقیماندهی تتراسایکلین در شیر گاو 588/0 میکروگرم در میلیلیتر و میانگین باقیماندهی اکسیتتراسایکلین در شیر گاو 7225/0 میکروگرم در میلیلیتر بود. از لحاظ آماری بین میانگین باقیماندهی آنتیبیوتیکها تفاوت معنیداری وجود نداشت (05/0p>). بر اساس نتایج این تحقیق، پایش باقیماندهی آنتیبیوتیکها در شیر خام، کنترل و به حداقل رساندن این آلودگیها جهت سلامتی انسان ضروری میباشد.
اکسی تتراسایکلین,تتراسایکلین,HPLC,شیر,گیلان
https://www.ivj.ir/article_14715.html
https://www.ivj.ir/article_14715_e1677acf2e785bca824abb7de54c66d0.pdf