دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
مطالعه مقطعی آلودگی به بارتونلا هنسله در سگهای شهرستان اهواز به روش PCR
5
12
FA
کتایون
اسکویی زاده
katayoon_oskooizadeh@yahoo.com
بهمن
مصلینژاد
مسعودرضا
صیفیآبادشاپوری
خدیجه
ثنایی
vet_sanaeii66@yahoo.com
گونههای بارتونلا، به عنوان یک عامل بیماریزای باکتریایی مهم، در دامپزشکی و پزشکی در حال افزایش هستند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین شیوع <em>بارتونلا هنسله</em> در نمونههای خون، بزاق و ناخن سگهای اهلی در منطقه اهواز، جنوب غرب ایران بود. مطالعه، جهت تعیین عفونت ناشی از <em>بارتونلا هنسله</em>، روی 100 قلاده سگ خانگی که در اهواز زندگی میکردند انجام گرفت. نمونههای خون، بزاق و ناخن (300 نمونه)، از سگهای مورد مطالعه و برای یک دوره 1 ساله جمعآوری گردید. نمونهها از لحاظ حضور اجرام <em>بارتونلا هنسله</em> و به روش PCR (واکنش زنجیرهای پلیمراز) مورد بررسی قرار گرفتند. در این بررسی،<em> بارتونلا هنسله</em> از نمونههای خون، بزاق و ناخن سگهای مورد مطالعه جدا نگردید. در جداسازی DNA <em> بارتونلا هنسله</em> توسط PCR، از پرایمرهای Bart321s و Bart983as استفاده گردید. این تحقیق، اولین مطالعه درباره شیوع عفونت ناشی از <em>بارتونلا هنسله</em>، در جمعیت سگهای ایران میباشد. عدم وجود آلودگی در سگهای مورد مطالعه نشان میدهد که آنها احتمالاً نقشی در انتقال عفونت ندارند، با این وجود، مطالعهای دیگر روی یک جمعیت بزرگتر از سگها توصیه میشود.
بارتونلا هنسله,بیماری خراش گربه,سگ,ایران
https://www.ivj.ir/article_3599.html
https://www.ivj.ir/article_3599_83b7e850b343b8bbb55d051f80e1194b.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
بررسی آسیبشناسی آبشش و پوست ماهیان گلدفیش و آنجل در شهرستانهای آبادان و خرمشهر
13
26
FA
ابتسام
احمدمرادی
سید محمد
موسوی
smmousavi@kmsu.ac.ir
آناهیتا
رضائی
0000 0001 7430 6211
a.rezaie@scu.ac.ir
با توجه به گسترش نگهداری ماهیان زینتی در ایران و جهان مسأله بهداشت و بیماریهای این گونه ماهیان از اهمیت ویژهای برخوردار است. در این تحقیق با استفاده از دو روش تهیه لام مرطوب و لام هیستوپاتولوژی ضایعات و آلودگیهای انگلی مختلف در بین دو گونه معمول و پرطرفدار ماهیان آکواریومی آب شیرین، گلدفیش و آنجل مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. در این تحقیق مجموعاً 40 عدد ماهی گلدفیش (<em>Carassius auratus</em>) و آنجل (<em>Ptreophyllum sp</em>.) دارای علائمی از بیماری، از قبیل: بیاشتهایی، کم تحرکی و بیحالی، از 10 مرکز فروش ماهیان زینتی در شهرستانهای آبادان و خرمشهر تهیه گردید و پس از انتقال به آزمایشگاه به روش لام مرطوب از بالهها، پوست و آبشش گسترش لام مرطوب و لام رنگآمیزی به روش هماتوکسیلین و ائوزین تهیه شد و سپس مورد ارزیابی میکروسکوپی قرار گرفتند. طبق این بررسی در گسترش لام مرطوب، درصدهای مختلفی از آلودگی به داکتیلوژیروس، <em>ایکتیوفتریوس مولتیفیلیئیس</em>، چیلودونلا، آرگولوس و تریکودینا مشاهده گردید. تغییرات بافتی از قبیل هیپرپلازی و چماقی شدن رشتههای آبششی، تلانژیکتازی، ادم، خونریزی و اپیتلیوسیستیس دیده شد. همچنین به ترتیب در 11 نمونه ماهی گلدفیش و 2 نمونه ماهی آنجل، مقاطع مختلفی از انگل روئت گردید. در 5 نمونه هیچگونه آلودگی در لام مرطوب دیده نشد در حالی که در لام هیستوپاتولوژی مقاطعی از انگل یا ضایعات خاص تشخیص داده شد. نتایج حاصل از این تحقیق بیانگر این نکته میباشد که بررسی هیستوپاتولوژی دید کاملتری در مقایسه با لام مرطوب ایجاد مینماید و عوارض مشاهده شده بیانگر یک وضعیت نامطلوب و شرایط نامساعد برای ماهی است که بیشترین احتمال به آلودگی انگلی، عوامل تغذیهای و عوامل محیطی برمیگردد.
آسیب شناسی,پوست,آبشش,گلدفیش,آنجل
https://www.ivj.ir/article_3604.html
https://www.ivj.ir/article_3604_c71ae5c95d07b5a162c8fadb98d92c57.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
بررسی فراوانی ژنهای مولد انتروتوکسین در استافیلوکوکوس اورئوسهای جدا شده از نمونه¬های شیر مربوط به التهاب پستان گاو به روش PCR
27
35
FA
ملاحت
احمدی
m.ahmadi@urmia.ac.ir
حبیب
دستمالچی ساعی
hdsaei561@gmail.com
در سالهای اخیر روشهای مولکولی مانند PCR به طور موفقیتآمیزی برای شناسایی ژنهای مختلف در ارگانیسمها به کار رفته است. هدف از تحقیق حاضر شناسایی ژنهای مولد انتروتوکسین در <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em>، به عنوان یک عامل مهم بیماریزای انسان، در شیر با استفاده از روش PCR بود. نمونههای شیر از گاوداریهای صنعتی تبریز (5 گاوداری) و ارومیه (4 گاوداری) اخذ گردید. روشهای باکتریولوژیکی جهت جداسازی <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> در مورد کلیه نمونهها انجام گرفت. کلنیهای زرد رنگ مانیتول مثبت در محیط مانیتول سالت آگار به عنوان <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> در نظر گرفته شد. سایر آزمونهای بیوشیمیایی نیز جهت تشخیص انجام گرفت. جهت تایید تشخیص، استخراج DNA از تمامی جدایهها انجام گرفت و آزمون PCR برای تشخیص <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> توسط پرایمرهای اختصاصی ژن <em>aroA</em>، صورت گرفت. جهت جستجوی ژنهای مولد انتروتوکسینها آزمون PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی انتروتوکسینهای A، B، C، D، E، G و H انجام گرفت. ژنهای کد کننده انتروتوکسین<em> </em>C<em> </em>در 5 جدایه (3 مورد از ارومیه و 2 مورد از تبریز)، انتروتوکسین G در 6 جدایه (2 مورد از ارومیه و 4 مورد از تبریز) و انتروتوکسین H در یکی از جدایههای ارومیه تعیین گردیدند. ژنهای کد کننده مربوط به انتروتوکسینهای A، B ، C و E در هیچکدام از 50 جدایه <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> یافت نشدند. با توجه به اهمیت <em>استافیلوکوکوس اورئوس</em> در ایجاد التهاب پستان و نقش توکسینهای متنوع تولید شده توسط این جرم در ایجاد بیماری در انسان و دام و عدم وجود اطلاعات کامل در مورد پراکندگی وجود توکسینهای مذکور در بین سویههای جدا شده از موارد التهاب پستان در ایران، انجام مطالعات بیشتر در این ارتباط ضروری است.
انتروتوکسین,شیر,PCR,استافیلوکوکوس اورئوس,ایران
https://www.ivj.ir/article_3606.html
https://www.ivj.ir/article_3606_566f29c622202237868c4f1519e522b3.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
اثر اندازه فولیکول تخمدانی و چرخه فحلی بر غلظت سرمی و مایع فولیکولی IGF-1، انسولین و گلوکز در گاو دو رگ خوزستان
36
42
FA
کمال
حسن پور
hasanpoor.kamal@gmail.com
مرتضی
ممویی
mamouei_m@ yahoo.com
مرتضی
اصغری مقدم
m.asghari.moghadam@gmail.com
سید صالح
طباطبایی وکیلی
محمدتقی
بیگی نصیری
فولیکولزایی یکی از مراحل فعالیتهای تولیدمثلی در دامهای ماده میباشد. طی مراحل رشد فولیکولی، مایع فولیکولی، که ترکیبات آن شامل فاکتورهای رشد، هورمونها و مواد مغذی مختلف میباشد، شرایط لازم برای رشد و بلوغ اووسیت را فراهم میکند. مطالعه حاضر به منظور مقایسه غلظت IGF-1، انسولین و گلوکز مایع فولیکولی تخمدان در فولیکولهای با اندازه متفاوت و سرم خون بین مراحل فولیکولار و لوتئال چرخه فحلی گاوهای دورگ انجام شد. نمونههای خون و تخمدانهای 20 رأس از گاوهای کشتار شده (10 رأس در مرحله لوتئال و 10 رأس در مرحله فولیکولار) مورد بررسی قرار گرفتند. مایع فولیکولی از دو گروه فولیکولی کوچک (6 تا 9 میلیمتر) و بزرگ (10 میلیمتر و بیشتر) اخذ گردید. غلظت IGF-1، انسولین و گلوکز در مایعات فولیکولی و نیز سرم خون تعیین گردید. نتایج نشان داد که غلظت IGF-1 مایعات فولیکولی و سرم خون در مرحله فولیکولار به طور معنیداری (05/0P)، اما غلظت انسولین سرم خون در مرحله فولیکولار به طور معنیداری (05/0P)، اما در مرحله فولیکولار میزان انسولین سرم خون به طور معنیداری (05/0P). در هر دو مرحله چرخه فحلی، غلظت گلوکز سرم خون به طور معنیداری (05/0P
IGF-1,انسولین,گلوکز,مایع فولیکولی,سرم,چرخه فحلی
https://www.ivj.ir/article_3618.html
https://www.ivj.ir/article_3618_01c5a81f99066a22a2b508ef6a6f526f.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
تأثیر جیرههای حاوی سطوح مختلف آرد سویا همراه با مکمل آنزیمی آویزایم بر شاخصهای هماتولوژی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی قزل آلای رنگین کمان
43
53
FA
سید مهدی
حسینی فرد
شایان
قبادی
الهه
خدابخش
مجید
رازقی منصور
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر سطوح متفاوت آرد سویا به همراه مکمل مولتی آنزیمی آویزایم جیره غذایی بر فاکتورهای هماتولوژی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی قزل آلایرنگینکمان (<em>Oncorhynchus</em> <em>mykiss</em>) بعد از 60 روز پرورش انجام گرفت. اساس تنظیم جیرههای آزمایشی در این تحقیق، جایگزینی به ترتیب صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد پروتئین آرد ماهی با پروتئین آرد سویا و استفاده از مقادیر متفاوت مولتیآنزیم آویزایم با دوزهای صفر، 500 و 1000 ppm در جیرهها تحت 13 تیمار آزمایشی بود. در انتهای دوره پرورش، خونگیری از شریان دمی 195 عدد ماهی با ظاهر سالم (با میانگین وزنی 57/15±91/127 گرم) به عمل آمد. بر اساس نتایج، بیشترین میزان گلبول سفید در ماهیان تغذیه شده با جیره حاوی 50 درصد پروتئین آرد سویا به همراه 1000 ppm مکمل مولتی آنزیم آویزایم مشاهده گردید که از تفاوت معنیداری نسبت به سایر تیمارها برخوردار بود (05/0>P). همچنین میزان هماتوکریت، پروتئین تام و گلوبولین نیز بدون هیچ گونه تفاوت معنیداری در همین تیمار از بیشترین میزان برخوردار بودند (05/0<P). با افزایش سطح سویا در جیره میزان گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، آلانین آمینوترانسفراز و آلکالین فسفاتاز کاهش معنیداری را نسبت به تیمار شاهد از خود نشان دادند (05/0>P). در مجموع با توجه به نتایج مطالعه حاضر میتوان چنین استنباط کرد که تیمار 50 درصد پروتئین آرد سویا به همراه 1000 ppm آنزیم میتواند اثرات مثبتی بر پارامترهای هماتولوژی و بیوشیمیایی سرم خون ماهی قزلآلایرنگینکمان داشته باشد.
آرد سویا,مولتی آنزیم آویزایم,پارامترهای خونی,Oncorhynchus mykiss
https://www.ivj.ir/article_3619.html
https://www.ivj.ir/article_3619_f04e450534564bcdcae2985b8a239cbf.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
جستجوی پادتنهای ضد لپتوسپیرا در سرم خون گاو و گوسفندان ارومیه
54
61
FA
علیقلی
رامین
ali_ramin75@yahoo.com
غلامرضا
عبداله پور
فرید
عزیززاده
پریا
قهرمانی
امیر
مسعودی
سینا
رامین
لپتوسپیروز یکی از شایعترین بیماری مشترک بین انسان و دام از حدود نیم قرن پیش بوده که تا کنون گزارشهای مختلفی از وقوع آن در انسان و دامها گزارش شده است. بررسی انجام شده در بسیاری از نقاط ایران حاکی از افزایش شیوع آن در بین جمعیت مذکور است. هدف از مطالعه حاضر تعیین میزان شیوع سرولوژیک لپتوسپیرا در گاوها و گوسفندها در ارومیه بود. برای این منظور نمونه خون از تعداد 203 راس گاو و 166 راس گوسفند در کشتارگاه ارومیه نمونههای خون گرفته شد. سرمهای خون با روش استاندارد جدا و تا زمان انجام آزمایشهای سرولوژیک در دمای 20- درجه سانتیگراد نگهداری شدند. نمونهها با آزمایش آگلوتیناسیون میکروسکوپی (MAT) و با استفاده از سروتیپهای پومونا، گریپوتیفوزا، هارجو، کانیکولا، ایکترهموراژیه و بالوم ارزیابی شدند. در مجموع 36% گاوها و 3/19% گوسفندها شامل 8/33% گاوهای نر، 5/40% گاوهای ماده، 3/18% قوچها و 25% میشها واکنش سرمی مثبت به انواع سرمی زنده لپتوسپیرا را نشان دادند. در بین واکنش سرمی مثبت گاوها، 7/22% پومونا، 8/13% گریپوتیفوزا و 4/8% هارجو و گوسفندها 7/66% گریپوتیفوزا، 2/26% پومونا و 1/7% کانیکولا بودند. میزان 2/18% گاوهای مثبت، عیار 1:100 و 6/26% عیار 1:200 و در گوسفندها 6/13% عیار 1:100 و 8% عیار 1:200 و 3/2% عیار 1:400 داشتند. در بین گاوها 6/28% آلودگی به یک سرووار، 9/5% به دو سرووار و 5/1% آلوده به سه سرووار بوده و در گوسفند 3/13% به یک سرووار و 6% به دو سرووار واکنش مثبت نشان دادند. مقایسه فراوانی سنی گاوهای با واکنش سرمی مثبت نشانگر افزایش موارد مثبت با افزایش سن بوده (05/0P<) ولی اختلاف معنیداری در بین نر و ماده وجود نداشت. بنابراین فاکتور جنس در ابتلاء به لپتوسپیرا مؤثر نبوده اگرچه ابتلاء در مادهها بیشتر از نرها بود ولی با افزایش سن میزان ابتلاء در گاوها افزایش داشت. مقایسه فراوانی سرووارها بیانگر غالب بودن ابتلاء به پومونا در گاو و گریپوتیفوزا در گوسفندها بود. در مجموع، واکنش سرمی مثبت به لپتوسپبرا در گاوهای ارومیه حدود 2 برابر گوسفند بود. اغلب دامها به یک سرووار مبتلا بوده و ابتلاء به بیش از یک سرووار در گاو بیشتر از گوسفند دیده شد. نتیجهگیری اینکه لپتوسپیروز به عنوان یک بیماری مشترک در گاوهای ارومیه شایعتر از گوسفند بوده و ضروری است تمهیدات لازم جهت مبارزه با بیماری از طریق تعیین دقیق وضعیت بیماری، سویههای شایع در منطقه و جداسازی و شناسایی آنها در نظر گرفته شود.
لپتوسپیروز,سرولوژی,گاو,گوسفند,MAT
https://www.ivj.ir/article_3620.html
https://www.ivj.ir/article_3620_4b25a9847c23448e47ca2f02c95018d7.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
بررسی فراوانی آلودگی به کریپتوسپوریدیوم در گوسالههای شیرخوار منطقه قوچان
62
68
FA
شاهرخ
رنجبر بهادری
bahadori@iau-garmsar.ac.ir
محمد
عزیززاده
m-azizzadeh@um.ac.ir
مصطفی
تقوایی
گونههای مختلف<em> کریپتوسپوریدیوم</em> تکیاختههای شایع و بیماریزای رودهای انسان و بسیاری دیگر از پستانداران میباشند. در این بررسی میزان آلودگی به انگل فوق در گوسالههای شیرخوار در منطقه قوچان (شمال استان خراسان رضوی) مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور از 400 رأس گوساله شیرخوار تا سن 75 روزگی نمونه مدفوع اخذ شد و پس از تغلیظ به روش فرمل اتر با استفاده از روش رنگآمیزی ذیل نلسون اصلاح شده و میکروسکوپ نوری جهت حضور اووسیستهای <em>کریپتوسپوریدیوم</em> مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصله، آلودگی به <em>کریپتوسپوریدیوم</em> را در 5/2 درصد گوسالههای مورد بررسی تایید نمود. مطالعات آماری نشان داد که بیشترین میزان آلودگی به تک یاخته در حیوانات زیر 30 روز (30/6 درصد) و در فصل تابستان (4 درصد) بود. در ضمن 15/4 درصد از دامهای نر و 97/0 درصد از گوسالههای ماده آلوده به انگل بودند. همچنین میزان آلودگی به انگل در گوسالههای شیرخوار مبتلا به اسهال 10 درصد و در گوسالههای فاقد علائم اسهال 89/1 درصد بود. بررسی آماری انجام شده تنها ارتباط معنیداری را بین میزان وقوع آلودگی و وجود یا عدم وجود اسهال نشان داد. افزون بر اینکه احتمال آلودگی در گوسالههای مبتلا به اسهال 76/5 برابر گوسالههایی بود که علائم اسهال را نداشتند (P=0.032). بنابراین کریپتوسپوریدیوز دارای اهمیت همه گیرشناسی در منطقه قوچان بوده و گوسالههای شیرخوار میتوانند سبب ایجاد آلودگی در سایر دامها و حتی انسان گردند.
کریپتوسپوریدیوم,گوسالههای شیرخوار,قوچان,ایران
https://www.ivj.ir/article_3610.html
https://www.ivj.ir/article_3610_85fbac9ebbefe202acd0704e00ae9c33.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
مطالعه ماکروسکوپی و هیستومورفومتری غده پروستات موش صحرایی
69
80
FA
نعیم
عرفانی مجد
naeemalbo@yahoo.com
سجاد
سحاب نگاه
سید رضا
فاطمی طباطبایی
fatemi_r@scu.ac.ir
غده پروستات موش صحرایی که در تحقیقات علمی، کاربرد زیادی دارد ساختار بافتی آن با دیگر پستانداران دارای اختلافات قابل توجهی است و در این ارتباط تا کنون گزارشات اندکی در دسترس می باشد. بدین منظور پروستات 5 سر موش صحرایی نر بالغ و سالم با میانگین وزنی 20±180 گرم و سن تقریبی 5/3-3 ماه مورد مطالعه قرار گرفت. نمونههایی به ضخامت 5/0 سانتیمتر از لوبهای قدامی، پشتی، شکمی و جانبی گرفته شد و با استفاده از روش تهیه مقاطع بافتی معمول پارافینی، برشهایی به ضخامت 6-5 میکرومتر تهیه و مورد رنگ آمیزی H&E و PAS قرار گرفتند. بررسی میکرومتری با استفاده از عدسی دیجیتال، Dino–Lite و نرمافزار Dino Capture 1 روی تصاویر میکروسکوپی انجام شد. نتایج ماکروسکوپیک نشان داد که این غده از 4 لوب قدامی، شکمی، پشتی و جانبی تشکیل شده که لوب جانبی خود شامل دو لوب جانبی نوع 1 و 2 میباشد. مشاهدات میکروسکوپی نیز نشان داد که پارانشیم غده از مجاری ترشحی و واحدهای ترشحی لولهای - آلوئولی تشکیل شده است. واحدهای ترشحی آلوئولی دارای چینخوردگی زیادی هستند. شدت چینخوردگیها و تعداد واحد های ترشحی چینخورده در لوبهای مختلف متفاوت بود به طوری که بیشترین تعداد آلوئول های ترشحی چینخورده مربوط به لوب قدامی است که در تمام نواحی لوب پراکنده شدهاند. ولی در سایر لوبها آلوئول های ترشحی چینخورده بیشتر در بخش محیطی غده قرار داشتند. سلولهای ترشحی آلوئولها در هر لوب پاسخ متفاوتی نسبت به رنگآمیزی داشتند به طوری که سلولهای ترشحی آلوئولهای لوب جانبی نوع 1 اسیدوفیلتر از لوبهای دیگر بود. نسبت واحدهای ترشحی لولهای – آلوئولی به مجاری ترشحی در لوبها نیز متفاوت بود به نحوی که لوب پشتی بیشترین نسبت را داشت. واحدهای لولهای معمولاً فاقد چینخوردگی هستند و بیشتر در مرکز لوبها قرار دارند. نتایج نشان داد که ضخامت اپیتلیوم واحدهای ترشحی لولهای – آلوئولی تقریباً دو برابر مجاری ترشحی هستند که این اختلاف معنیدار (05/0P<) میباشد.
ماکروسکوپی,هیستومورفومتری,پروستات,موش صحرایی
https://www.ivj.ir/article_3611.html
https://www.ivj.ir/article_3611_c917041933794b1c3d00868ca63978e3.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
اثرات بیهوش کننده اسانس میخک بارگذاری شده با نانو ذرات آهن در ماهی آنجل
81
88
FA
مصطفی
غفاری
علی
خسروانی زاده
احمد
قرایی
agharaei551@gmail.com
حسن
صالحی
بهروز
ابطحی
عبدالعلی
راهداری
تعداد 50 عدد ماهی آنجل (<em>Pterophyllum scalare</em>) با میانگین وزنی 2/0±89/1 گرم و میانگین طولی 8/0±22/5 سانتیمتر در دمای 2±26 سانتیگراد و 1±7=pH به صورت تصادفی به پنج گروه 10 عددی تقسیم شدند. ماهیان گروههای در چهار گروه به ترتیب با غلظتهای 12، 25، 50 و 100 قسمت در میلیون اسانس میخک بارگذاری شده با نانو ذرات آهن و گروه پنجم به عنوان گروه شاهد با غلظت 50 قسمت در میلیون اسانس میخک به شیوه حمام دادن بیهوش شدند. زمانهای رسیدن به مراحل از دست رفتن تعادل، بیهوشی، بازگشت تعادل و احیا کامل در آنان اندازهگیری و ثبت شدند. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد کمترین غلظت مورد نیاز اسانس میخک بارگذاری شده با نانو ذرات آهن جهت بیهوش نمودن ماهی آنجل در زمان توصیه شده (حداکثر زمان القاء بیهوشی 3 دقیقه) غلظت ppm12 میباشد. زمان بازگشت کامل ماهیان بیهوش شده با این غلظت، مناسب و حدود 5 دقیقه بود. مشاهده رفتار ماهیان بیهوش شده تا 96 ساعت پس از بیهوشی موید بی خطر بودن اسانس میخک بارگذاری شده با نانو ذرات آهن در غلظتهای بکار رفته برای ماهی آنجل است، زیرا هیچ گونه اثر نامطلوب جانبی شامل تغییرات رفتاری و مشکلات تنفسی در ماهیان بیهوش شده مشاهده نگردید. همچنین در طول مدت فوقالذکر هیچ گونه تلفاتی در ماهیان رخ نداد.
اسانس میخک,بیهوشی,ماهی آنجل,نانو ذرات آهن
https://www.ivj.ir/article_3612.html
https://www.ivj.ir/article_3612_b663a7738918df9d6406a88dbc2fed1a.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
آلودگی ماهیان مولد گورخری در تالاب چغاخور چهارمحال و بختیاری به انگل خارجی آرگالوس فولیاسوس در فصل زادآوری
89
103
FA
مهرداد
فتح اللهی
mehrdad.fatollahi@nres.sku.ac.ir
مطالعه حاضر با هدف بررسی آلودگی جمعیت طبیعی مولدین ماهیان گورخری چهارمحال و بختیاری <em>Aphanius vladykovi </em>,Coad 1988 در تالاب چغاخور به انگل خارجی آرگالوس <em>Argulus foliaceus</em> در فصل تخمریزی انجام شده است. گزارش این آلودگی برای نخستین بار در ایران اعلام شده است. نتایج نشان میدهد که 51% از مولدین نمونهبرداری شده به آرگالوس آلوده بوده و70% مولدین ماده و 36% مولدین نر، این آلودگی را نشان دادند. تراکم بالایی از این انگل در هر 100 میلیلیتر آب نمونهبرداری شده در تالاب در بسترهای گلی (با تراکم 5/0±8/6 انگل) و سنگی (با تراکم 4/0±2/3 انگل) و نیز در زیر گیاهان لانهای تخمریزی مولدین (با تراکم 3/0±5/4 انگل) مشاهده شد. تمایل انگلها به حضور در محلهای تخمریزی مولدین میزبان در آبهای کم عمق و حضور مولدین در مناطق کم عمق زیستگاه در هنگام کم آبی فصلی زیستگاه میتواند بازگوکننده علت این شیوع باشد. به علاوه ماهیان ماده با نشان دادن رفتارهای تخمریزی طولانیتر و با سپری کردن زمانی بیشتر در مکانهای تخمریزی و نیز حساسیت بدنی بیشتر به انگلها این اجازه را میدهند تا طیفهای بیشتری از زیستگاه آنها به انگل مبتلا شوند.
ماهی گورخری,آرگولوس فولیاسوس,تالاب چغاخور,چهارمحال و بختیاری
https://www.ivj.ir/article_3613.html
https://www.ivj.ir/article_3613_a5a2f3c99ac77145f78beda0982d6327.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
بررسی رابطه بین میزان تحرک و رنگآمیزی حیاتی با واکنش اسپرمهای منجمد گاوی به آزمایش هیپواسموتیک
104
112
FA
حامد
مهدیون
قدرتالله
محمدی
سعد
گورانی نژاد
goorani-s.@scu.ac.ir
غلامحسین
خواجه
gh_khadjeh@yahoo.com
ارزیابی اسپرمهای منجمد گاوی به منظور ارزیابی میزان باروری اسپرمها از ارزش بالایی برخوردار است. هدف از این مطالعه بررسی رابطه بین میزان تحرک و میزان واکنش اسپرمها به رنگآمیزی حیاتی با میزان واکنش اسپرمهای منجمد به محلولهای رقیق شده هیپواسمول و یافتن بهترین رقت محلول هیپواسمول برای ارزیابی غشاء پلاسمایی اسپرمهای منجمد گاوی است. در این مطالعه ضمن بررسی میزان تحرک اسپرمها و تعداد اسپرمهای زنده از آب مقطر و محلولهای دکستروز- نمکی و نمکی با رقتهای 50، 75، 100 و 300 میلیاسمول به منظور ارزیابی غشاء پلاسمایی اسپرمها استفاده گردید. برای این آزمایش، تعداد 30 عدد پایوت اسپرم منجمد گاو نژاد هلشتاین خریداری و آزمایشهای رنگآمیزی ساختاری جوهر هندی، رنگآمیزی حیاتی، میزان تحرک و آزمایش تورم هیپواسموتیک روی آنها انجام گردید. نتایج حاصله نشان میدهد که میزان نسبت اسپرمهای منجمد واکنش داده به آب مقطر اختلاف معنیداری با رقتهای دیگر داشت و تفاوت معنیداری بین نسبت اسپرمهای واکنش داده به محلولهای رقیق شده و محلولهای ایزو اسمول 300 میلیاسمول مشاهده گردید. اما اختلاف معنیداری بین محلولهای رقیق شده مشاهده نشد، اما نسبت اسپرمهای واکنش داده به محلول دکستروز- نمکی رقیق شده 50 میلیاسمول از دیگر محلولهای رقیق شده بیشتر بود. بنابراین برای بررسی وضعیت غشاء پلاسمایی اسپرمهای منجمد میتوان از آب مقطر و از محلول رقیق شده 50 میلیاسمول دکستروز- نمکی استفاده نمود. همچنین نتایج نشان میدهد که ارتباط مثبت و معنیداری بین درصد تحرک و میزان پاسخ اسپرمها به محلولهای هیپواسمول وجود دارد اما ارتباط معنیداری بین تعداد اسپرمهای زنده و تعداد اسپرمهای واکنش داده به محلولهای هیپواسمول وجود ندارد بنابراین میتوان بیان داشت که آزمایش های تعیین درصد تحرک و هیپواسموتیک برای ارزیابی اسپرمهای منجمد ارزشمند میباشند.
اسپرمهای منجمد گاوی,آزمایش تورم هیپواسموتیک,تحرک,رنگآمیزی حیاتی
https://www.ivj.ir/article_3614.html
https://www.ivj.ir/article_3614_f9c3eab8bd02646b9bdf4f240807e0d5.pdf
دانشگاه شهید چمران اهواز
نشریه دامپزشکی ایران
1735-6873
2676-704X
9
3
2013
09
01
اثر آلبومین گاوی بر ویژگیهای کیفی مایع منی بز مهابادی پس از فرایند انجماد و یخگشایی
113
121
FA
حمیدرضا
نائیجیان
hamid_naijian@ut.ac.ir
حمید
کهرام
kohram@can.ut.ac.ir
احمد
زارعشحنه
هدف از این پژوهش، مطالعه اثر غلظتهای مختلف آلبومین سرم گاوی (0، 5/2، 5، 10، 15 و 20 میلیگرم در میلیلیتر) در رقیقکننده پایه تریس- زرده تخممرغ- فروکتوز (همراه با 5 درصد گلیسرول) اسپرمها، پس از فرایند انجماد و یخگشایی بود. نمونههای منی توسط واژن مصنوعی از 4 رأس بز نر بالغ، هفتهای 2 بار جمعآوری شد. نمونههای منی رقیق شده در معرض بخار ازت منجمد و در تانک حاوی ازت مایع ذخیره شدند. یخگشایی پایوتهای حاوی اسپرم در آب گرم 37 درجه سانتیگراد انجام شد. تحرک و تحرک پیشرونده اسپرم با کمک سیستم آنالیز رایانهای اسپرم اندازهگیری شد. سلامت غشاء، درصد اسپرمهای زنده، مورفولوژی وحالت آکروزومی اسپرمها نیز اندازهگیری شد. دادههای حاصل این پژوهش در قالب طرح کاملاً تصادفی و بر اساس مدل آماری y<sub>ijk</sub>= µ+a<sub>i</sub>+e<sub>ij</sub> صورت گرفت. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که، رقیقکننده اسپرم بز حاوی 10 و 15 میلیگرم در میلیلیترآلبومین سرم گاوی در مقایسه با گروه شاهد موجب بهبود در میزان تحرک، تحرک پیشرونده و اسپرمهای زنده میشود (05/0p). مطابق با نتایج این پژوهش به نظر میرسد که افزودن سطوح 10 و 15 میلیگرم آلبومین سرم گاوی به رقیقکنندههای انجماد اسپرم بز مهابادی باعث بهبود معنیدار پارامترهای اسپرم از جمله تحرک و درصد اسپرمهای زنده میشود.
آلبومین گاوی,مایع منی منجمد شده,بز مهابادی
https://www.ivj.ir/article_3615.html
https://www.ivj.ir/article_3615_9bac952e8bf2dfa5a829bedd0d4aa1ac.pdf